آی بانو

مجله ای برای بانوان

مطالب ویژه




















مطالب ویژه




ویروس کرونا در بازار!

در ابتدای مطلب توصیه میکنم که حتما مستند زیر را دانلود فرمایید:

+دانلود مستند متولد اورشلیم

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 1

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 2

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 3

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 4

 

کرونا بهانه‌ای برای تغییر فراهم کرده است و موجب می‌شود تا تحولاتی که در آینده قرار بود رخ دهد زودتر اتفاق بیفتد. بر اثر کرونا، صنعت تجارت آسیب بیشتری می‌بیند. حوزه بهداشت و درمان و حوزه صنعت شهرسازی مدرن نیز تحت تأثیر کرونا خیلی توسعه پیدا می‌کنند.مجموعه‎ای از کسب‌وکارها نیز از بین خواهند رفت.افزون براین، به دلیل اینکه در سیستم مجازی، گردش مالی نیز به صورت مجازی است بنابراین شعب بانک‌ها و مؤسسات تغییر می‌کنند و تغییر ماهیت می‌دهند.جهانگری و گردشگری نیز تغییر خواهد کرد و توسعه توریسم سلامت و توریست در قرنطینه را خواهیم داشت؛ ویزاهای چند منظوره کم شده و توریسم هدفمند، درمانی و تحقیقاتی جای خود را به توریسم باز و مسافرت‌های چند منظوره می‌دهد. در آینده کشاورزی توسعه بیشتری خواهد داشت. احتمالاً در فضای بین‌المللی نیاز به تامین منابع غذایی بیشتر خواهد شد؛ بنابراین کشاورزی پررونق می‌شود. آی‌تی و خدمات مخابرات و پست نیز رونق دوباره‌ای خواهند گرفت.

بحران کرونا چالش بزرگی برای کسب و کار‌ها ایجاد کرده است؛ تعداد زیادی از کسب و کار‌های خرد را ورشکست کرده و کسب و کار‌های بزرگ را نیز از رونق انداخته است. همچنین موجب تحول در شکل و سبک برخی از کسب و کار‌ها در دوران کرونا شده است، چنانچه برخی توقف فعالیت و تعطیلی و تعدادی با به کارگیری ظرفیت فضای مجازی، دورکاری و گاه کاهش نیروی انسانی به مقابله با شرایط بحرانی رفتند. اما این همه ماجرا نیست. به نظر می‌رسد داستان تحول در کسب و کار‌ها داستانی ادامه‌دار است، برای بررسی این تحولات به گفتگو  با جلال مرادی آینده‌پژوه و پژوهشگر نشستیم تا فصل جدید کسب و کار‌ها را پس از کرونا ورق بزنیم.

کرونا چه تحولاتی در شکل و سبک کسب و کار‌ها ایجاد می‌کند؟
هر تحولی را که احتمالا موجب تغییر در جامعه شود نباید نادیده گرفت. همچنین  ما باید از منظر منطقه‌ای، بین‌المللی و شرایط استراتژیکی کشورمان و همچنین محلی به موضوعات نگاه کنیم. پیش از کرونا، خیلی از تحلیلگران گذار از عصر تکنولوژی به عصر پساالکترونیک و شبکه‌های مجازی را نوید داده بودند. یعنی کسب‌وکار‌ها با دیدگاه بسیار باز و کمترین دخالت انسان مواجه می‌شوند. مثل سیستم‌های بلاک‌چین که تمام اطلاع‌رسانی‌ها از طریق کسب و کار و شبکه‌های مجازی انجام می‌شود.

در ایران هم چندین موج آن را شاهد بودیم. موج اول آن، مال‌ها، حضور فروشگاه‌ها و مجموعه‌ها در یک ساختمان و حذف شدن سیستم کسب‌وکار‌های محلی و مغازه‌ای بود. اول با موبایل و تلویزیون و بعد نوبت به فست فود‌ها و و سوپرمارکت‌ها و خدمات سرویس‌دهی اینترنتی رسید که حتی با وجود مقاومت شهرداری‌ها و تاکسی‌رانی‌ها، شبکه‌های مجازی، تاکسی سرویس‌ها و خدمات آنلاین توانستند نمود تحولات در حوزه سرویس‌دهی باشند. اما کرونا بهانه‌ای برای تغییر فراهم کرده است. کرونا موجب می‌شود تا تحولاتی که در آینده قرار بود رخ بدهند؛ زودتر اتفاق بیفتند. اگر ضرورت داشت  پروتکل‌هایی  تغییر کنند، ولی مقاومت می‌شد حالا تغییراتش جلو انداخته می‌شود.

در این باره باید به نظرات بین‌المللی هم رجوع کرد. افرادی مثل رابین نیلبت، رئیس اندیشکده چتم‌هاوس می‌گویند احتمال دارد جهانی شدن به تاخیر بیفتد. به این معنا که ما به توسعه خدمات خود در گستره جهانی می‌اندیشیدیم و وجهه ناسیونالیسم مارک‌گرایی و برندگرایی از بین رفته بود، اما کسب‌وکار‌های جدید ترجیح می‌دهند کمتر از حمل و نقل استفاده کنند و احتمالاً محیط منطقه‌ای خود را مدنظر قرار بدهند مثلاً بخش‌های خیلی مهم مثل صنایع تولیدی و صنعت توزیع کالا‌های اساسی بیشتر ترجیح می‌دهند به‌جای گستره دنیا بر منطقه خود تمرکز کنند.

 

همچنین کیشور محبوبانی، عضو ارشد موسسه پژوهشی آسیا متعلق به دانشگاه ملی سنگاپور می‌گوید احتمال این‌که دایره قدرت از غرب به شرق بیاید هست، چون جوامع شرقی یک‌دست‌تر و کمتر دموکرات هستند. از این‌رو، احتمال دارد که سیاست‌های یک‌حزبی تقویت شود که برای کسب‌وکار‌ها حس بدی را ایجاد می‌کند.

همچنین طبق نظرات ارائه شده، کسب و کار‌ها در محیط بین‌المللی به سود پایین‌تر و ثبات بیشتر توجه خواهند کرد. یعنی برای ارائه خدمات خوب و به‌روز ناگزیر از دادن سرویس بیشتر برای ترغیب افراد هستند. این در میان کسب و کار‌هایی که رقابت دارند دیده می‌شود. مثلا در کسب‌وکار‌های جدید مثل فضای مجازی و سرویس‌های آنلاین مسافربری، چون رقابت شفافی و هزینه کمتر دارند فرصت بیشتری در این باره وجود دارد.

علاوه بر این، بر مبنای نظریه‌های بین‌المللی، پروتکل‌ها و قواعد بین‌المللی سخت‌تر می‌شود یعنی اگر تا پیش از این، کسب‌وکار‌های قدیمی خود را مقید نمی‌دانستند که قواعد بین‌المللی و اصول و دستورالعمل‌ها را به‌صورت منطقه‌ای و محلی یا کشوری استفاده کنند از این پس ناگزیر به تبعیت هستند.

در همین اواخر وقتی سازمان بهداشت جهانی در دعوای جدید آمریکا و چین، بین آن‌ها قرار گرفت از سوی آمریکا تهدید به قطع بودجه از سوی این کشور شد. اگر آمریکا این کار را بکند کشور‌های دیگر نیز بودجه این سازمان را قطع می‌کنند. این نشان می‌دهد که ما در دنیایی قرار داریم که هر اتفاقی در هر نقطه از آن بیفتد بازتابی در سایر نقاط دنیا خواهد داشت. به این اثر پروانه‌ای می‌گویند؛ بنابراین همین اثر پروانه‌ای باعث می‌شود که در شرایط جدید به دستورالعمل‌ها بیشتر توجه بکنیم. در این شرایط سرمایه‌گذاری‌ها خیلی مهم است و کسب‌وکار‌هایی که قدرت تغییر یا انطباق‌پذیری بالایی در این شرایط دارند سود می‌کنند. بعضی از شرکت‌ها در زمان کرونا و پس از آن موفقیت‌های مالی بسیار بالایی را کسب می‌کنند. پس کسب‌و‌کاری ناموفق است که خود را با شرایط تطبیق ندهد. این مجموعه‌ای از نظریه‌های بین‌المللی بود.

در حیطه ملی و منطقه‌ای شاهد چه بازخوردی خواهیم بود؟
ما در ایران کسب و کار‌هایی پر توسعه چندانی را نداریم. صنعت و تجارت ما برمبنای تجربه سنتی بازرگانان سنتی و سیستم بازار اداره شده و می‌شود. توسعه در اینجا بر مبنای این است که فرد انبارداری می‌کند و در زمانی که به سوددهی برسد محصولش را فوراً می‌فروشد. کسب‌کار‌ها به این طریق مدیریت می‌شود انجام هر کاری تا زمانی که سودی برای فرد نداشته باشد به تأخیر می‌افتد. اما با افزایش سیستم دیجیتال و آنلاین در کسب‌وکار‌ها و افزایش رقبا باید رویکرد اخلاق محورانه مورد توجه قرار گیرد. ما نمی‌توانیم به بهانه سود بیشتر مثلاً جوجه‌های یک‌روزه را معدوم کنیم یا محصول‌مان را تا زمان افزایش قیمت انبار کنیم.

کرونا چه تأثیری بر این روند دارد؟
این تأثیر را باید در چند حالت بررسی کرد. نخست، ما را مجبور به تبعیت از دستورالعمل‌های بین‌المللی می‌کند. دومین حالت، شفافیت و قدرت انطباق‌پذیری مدیران خلاق رو می‌طلبد. یعنی در این شرایط هر آن احتمال دارد موقعیتی پیش بیاید که قدرتمندانه و سریع واکنش بدهیم تا خط تولید ما متناسب با نیاز کار کند.

سوم این‌که احتمالاً بالای شصت درصد از کسب‌وکار‌های ایران نیاز به تأخیر و تعطیلی خواهند داشت. پس متأسفانه شاهد بیکاری گسترده یا تغییر گردش مالی و سرمایه‌گذاری مالی خواهیم بود. در این شرایط احتمالاً خیلی از افرادی که سال‌ها از طریق بنگاه‌داری یا ملاکی کسب و کار خود را داشتند و از طریق اجاره دادن مغازه‌ها درآمد کسب می‌کردند بواسطه افزایش استفاده از سیستم مجازی و فروشگاه‌های آنلاین از جامعه مصرف‌کننده به جامعه سرمایه‌گذار برمی‌گردند. به عبارت دیگر مجبور به تغییر کاربری می‌شوند و پول خود را به اقتصاد برمی‌گردانند که این به نفع ماست.

خیلی از املاک هم که به بهانه سود تجاری شدن مورد استفاده قرار نمی‌گرفتند حالا آزاد می‌شوند. پس ما فرصت پیدا می‌کنیم احتمالا در صنعت پیشرفته شهری، مدرن‌تر به موضوع فکر کنیم و فضای سازمان‌دهی شده تری را در اختیار کسب و کار شهرسازی قرار دهیم. چون خیلی از کسب‌وکار‌ها مجازی می‌شوند و کسب و کار‌هایی کهنه و قدیمی و دارای چندین نفر نیرو حذف می‌شوند دولت و متولیان شهری باید آن‌ها را جذب بکند تا وارد کار‌های بی‌فایده نشوند.

این احتمال نیز وجود دارد افراد برای راه‌اندازی کسب‌وکار کوچک خود همچون کارگاه یا یک آرایشگاه ناگزیر از گرفتن وام‌های سنگین و گاهی برای جبران این بدهکاری‌ها مجبور به گرفتن نزول یا وام‌های خارج از عرف، شوند. این فرصتی برای تصاحب دارایی‌های خرد این افراد ایجاد می‌کند؛ بنابراین اگر بانک‌ها و دولت برنامه‌ریزی درستی نداشته باشند حتی احتمال سوءاستفاده بانک‌ها از این افراد وجود دارد. این کسب‌وکار‌های کوچک باید تحت مشاوره قرار بگیرند. کسب‌وکار‌هایی با نیرو‌های جوان و دارای سرمایه‌های زیر صد میلیون یا دویست میلیون باید از طریق فروش سهام تولیدی‌ها یا راه‌اندازی استارتاپ‌ها یا مشاوره حوزه تجاری‌سازی یا حوزه راه‌اندازی کسب‌وکار‌ها به‌صورت تعاونی یا کسب‌وکار‌های جدید؛ حمایت شوند. باید صاحبان و نیرو‌های انسانی این کسب‌وکار‌ها و سرمایه‌شان را با مشورت و حمایت ترغیب کرد تا به امید سوددهی در دام تبلیغات افراد، سازمان یا مؤسسات برنامه‌ریزی‌شده‌ای نیفتند.

بعد از این، همچنین توسعه و محدوده خدمات با احتیاط شروع می‌شود. به عبارت دیگر، احتمالاً کسب‌وکار‌های محلی و مجازی رونق می‌گیرد و افراد در محدوده منطقه خود شروع به کار می‌کنند. حتی کشور‌ها حول‌وحوش دو یا سه سال طول می‌کشد تا به هم اعتماد کنند.

 

با ذکر مصادیق، بحث را روشن‌تر کنید این‌که چه باید کنیم؟
مثلاً شاید حوزه جهانگردی خیلی تغییر کند و با احتیاط بیشتر و حتی با پروتکل‌های بیشتری ادامه بدهد. ما باید با دستورالعمل‌های جدید بین‌المللی تطبیق پیدا کنیم و کسب‌وکار‌ها و سیستم‌های بنگاه‌داری جدید را یاد بگیریم. سیستم سنتی تجارتِ حاجی بازاری هم باید تغییر کند و سیستم مدیریت و انعطاف پذیرانه‌تری ایجاد شود که مدیران کارآمدتر و تحصیل‌کرده دارای نگرش بین‌المللی و آگاه به مسئله بر صدر آن قرار بگیرند. سیستم‌های کسب و کار کوچک باید از طریق استارتاپ‌ها و تعاونی‌های مجازی و مجموعه‌های چندمنظوره طراحی شده در شهر‌ها به کار گرفته شوند.

سیستم شهرسازی باید بتواند محیط‌های خالی  از سکنه و تجارت را با قیمت‌گذاری و برنامه‌ریزی مناسب به‌صورت مشارکتی و سریع تغییر ماهیت بدهد و از مغازه‌های حجره‌ای و کوچک به محیط‌های باز و مجموعه‌های چندمنظوره تبدیل کند. این چشم‌اندازی است که برای کسب‌وکار آینده می‌توان ترسیم کرد.

از نظر شما کدامیک از حوزه‌های کسب‌وکار بیشترین آسیب را از کرونا می‌بینند؟
صنعت تجارت آسیب بیشتری می‌بیند. همچنین حوزه‌هایی که با انسان‌ها و محیط فیزیکی سروکار دارند مثلاً کسب‌وکار‌های کوچک مانند آرایشی و بهداشتی و مجموعه‌هایی که به نیروی انسانی نیاز خواهند داشت؛ آسیب‌پذیری بیشتری خواهند داشت. حوزه بهداشت و درمان و حوزه صنعت شهرسازی مدرن نیز تحت تأثیر کرونا خیلی توسعه پیدا می‌کنند و ما مجبوریم از این‌ها بیشتر صحبت بکنیم.

مجموعه‎ای از کسب‌وکار‌ها نیز از بین خواهند رفت مانند کسب‌وکار‌های سنتی آموزشی، چون آموزش به لحاظ سنتی کارآمدی خود را از دست خواهد داد و احتمال دارد که در آینده بیشتر با جامعه معلمان و مدرسان بیکار، مواجه شویم و روبات‌ها و سیستم مجازی جایگزین آن‌ها خواهند شد.

افزون براین، به دلیل این‌که در سیستم مجازی، گردش مالی نیز به صورت مجازی است بنابراین شعب بانک‌ها و مؤسسات تغییر می‌کنند و احتمالاً از شعبه- بانک‌ها تغییر ماهیت بدهند. شاید در آینده بانک‌ها به شکل موجود وجود نداشته باشند. یعنی هر عامل مداخله‌گری در گردش مالی مجازی خواهد بود که به این هم باید اندیشیده شود.

جهانگری و گردشگری نیز تغییر خواهد کرد و  توسعه توریسم سلامت و توریست در قرنطینه را خواهیم داشت. اینکه توریست تنها به مناطقی محدود و با هدف مشخص مثلا استراحت می‌رود؛ بنابراین شرکت‌های جهانگردی در کار خود تجدیدنظر‌هایی می‌کنند، ویزا‌های چند منظوره کم شده و مثلا ممکن است یک توریست فقط اجازه پیدا کند تا به یک منقطه خاص برود؛ بنابراین توریسم هدفمند، درمانی و تحقیقاتی جای خود را به توریسم باز و مسافرت‌های چند منظوره می‌دهد.

صنعت و نظارت بر آن، شهرسازی‌های مدرن و بهداشت و درمان نیز اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند. در آینده کشاورزی توسعه بیشتری خواهد داشت. احتمالاً در فضای بین‌المللی نیاز به تامین منابع غذایی بیشتر خواهد شد؛ بنابراین کشاورزی پررونق می‌شود. آی‌تی و خدمات مخابرات و پست رونق دوباره‌ای خواهند گرفت. ما فکر می‌کردیم مرگ پست فرارسیده است، اما با کسب‌وکار‌های مجازی شاهد توسعه حمل‌ونقل مدرن‌تری خواهیم بود که توجه کشور‌ها را می‌طلبد.

میزان تغییرات کسب‌وکار‌ها در سطح جهانی و محلی یکی است و آیا کسب‌وکار‌ها در کشور‌های توسعه نیافته یا کمترتوسعه‌یافته‌ای، چون ایران به یک اندازه از کرونا تاثیر می‌پذیرند؟
تجربه تاریخی قحطی سال ۱۹۱۸-۱۹۲۱ میلادی نشان داد که در شرایط بحرانی، کالا‌های اساسی ارزش بیشتری از طلا دارند. یعنی وقتی پای نیاز‌های اساسی وسط باشد کالا‌های اساسی ارزشمندتر می‌شوند از این‌رو، خیلی از بنیاد‌های کشاورزی امسال روی کاشت ذرت، سیب‌زمینی و کشاورزی پایه‌ای یعنی کشت محصولاتی که امنیت غذایی را تأمین می‌کنند تمرکز و برنامه‌ریزی کردند. به عبارت دیگر آن‌ها خود را برای یک فاجعه آماده کردند. یا چین از همین فرصت استفاده کرده و سوار بر نیاز‌های جامعه اروپایی شده است. چین در حال ارسال تولیدات بهداشتی خود به مناطق اروپایی حتی با کیفیت پایین است، چون به هر حال مردم از این محصولات استفاده می‌کنند.

هرچه جامعه مدرن‌تر باشد و دولتمردان دیدگاه بازتر و اختلاف کمتری داشته باشند تاثیر منفی کرونا کمتر خواهد بود. هر چه سیاست‌ها از مقررات اداری کمتری برخوردار باشند و شرایط را تسهیل کنند در شرایط بحرانی قدرتمندتر عمل می‌کنند.

ولی ایران نمی‌تواند در این شرایط نقش بازیگر را بازی کند، چون حامیان کمتری نسبت به دشمنانش دارد. از نظر موقعیت منطقه‌ای کشور‌های منطقه علیه سیاست‌های منطقه‌ای ایران هستند و از نظر بین‌المللی نیز نگاه تردیدآمیزی نسبت به آن وجود دارد؛ بنابراین مصرف‌کننده پروتکل‌ها و برنامه‌ها و مؤظف به اجرای دستورالعمل‌ها خواهد بود.

ببینید چون در رشته کشتی آقایان بنا یا خادم را در فیلا داشتیم موجب شد تا طبق دستورالعمل‌های پیش‌بینی‌شده سازمان کشتی جهانی، کشتی‌گیران را در باشگاه‌ها آموزش بدهیم و زمانی که این تغییرات صورت می‌گرفت ما از جمله کشور‌هایی بودیم که سهمیه ما حفظ می‌شد.

اما وقتی در نشست گروه بیست یا در نشست اقتصاد جهانی و دیگر نشست‌های بین‌المللی نماینده‌های قابل نفوذ و لابی نداریم نمی‌توانیم فعال و تأثیرگذار باشیم و نظرات دیگران بر ما تحمیل می‌شود؛ بنابراین ورای بحث‌های ارزشی و ایدئولوژیک باید تنش‌ها را کم کرد و از نظر اقتصادی، تجارتی و بازرگانی فعالانه‌تر در این نشست‌ها و نمایشگاه‌ها شرکت کنند.

همچنین بخش‌های آموزش مجازی، فنی حرفه‌ای و دانشگاه‌های ما هر چه بیشتر بتوانند با این مؤسسات و مناطق آکادمیک ارتباط داشته باشند زودتر می‌توانند با رشته‌ها، نیاز‌ها و دستورالعمل‌های بین‌المللی جدید خود را وفق دهند.

در پایان اگر نکته‌ای مد نظرتان هست بفرمایید.
در بحث آینده‌پژوهی چیزی که بتواند ما را غافل‌گیر کند وجود ندارد و همه چیز قابل پیش‌بینی و مدیریت است. تاریخچه بیماری به ما ثابت می‌کند شاید این موجود به صورت طبیعی شکل گرفته باشد، ولی به‌صورت استراتژیک و برنامه‌ریزی‌شده تمام می‌شود؛ بنابراین ایران زمانی که بتواند مدیریت خوب، فضای باز و سیستم اطلاعات بازرگانی و تجاری‌اش را استاندارد بکند شنونده‌های بیشتری در سطح بین‌الملل پیدا خواهد کرد.

علاوه براین، دولت باید خدماتش را بی‌واسطه به مردم برساند. مثلاً اگر قرار است مجموعه‌های خرد اقتصادی را به یک مجموعه چند منظوره تبدیل کند خودش وارد گفتگو با کاسبان خرده‌پا شود شرکت‌های واسطه را کنار بزند. دولت بیشتر با مردم رابطه داشته باشد و به جای حمایت از گروه‌ها، شرکت‌ها و برنامه‌های خاص، حامی مردم باشد. نتیجه این امر شفافیت، توسعه و حمایت خواهد بود. یادمان نرود هنگام تأسیس بانک شاهنشاهی دختر شاه قاجار به پهلوی کمک کرد. این نشان می‌دهد اگر با موضوعات شفاف برخورد بکنیم خودمان به خودمان کمک می‌کنیم و دست از رقابت می‌کشیم. پس هرچه شفافیت بیشتری داشته باشیم مردم نیز بیشتر حمایت خواهند کرد.

چرا کره شمالی درباره کیم جونگ اون حرفی نمی‌زند؟

 

در ابتدای مطلب توصیه میکنم که حتما مستند زیر را دانلود فرمایید:

+دانلود مستند متولد اورشلیم

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 1

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 2

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 3

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 4

 

در حالی که بازار شایعات درباره وضع سلامتی رهبر کره شمالی گرم شده است، مقامات و رسانه‌های این کشور هیچگونه توضیحی درباره گزارش‌ها درباره بیماری یا سلامتی کیم جونگ اون نمی‌دهند. سکوت کره شمالی، که می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد، راه را برای انتشار انواع شایعات و گمانه‌ها هموار کرده است.

به گزارش فرارو، کیم جونگ اون کجاست و حال وی چگونه است؟ در پاسخ به این سوال، ادعا‌های زیادی مطرح شد. بعضی رسانه‌ها ادعا می‌کنند رهبر کره شمالی عمل جراحی قلب انجام داده و این عمل ناموفق بوده است. برخی دیگر، حتی از مرگ او سخن می‌گویند. در این میان، دولت و رسانه‌های کره شمالی سکوت اختیار کرده و هیچ واکنشی به گزارش‌ها درباره وضعیت کیم جونگ اون نشان نمی‌دهند.

شایعات درباره رهبر کره شمالی زمانی شروع شد که روزنامه «دیلی ان‌کی»، یک رسانه مستقر در کره جنوبی با محوریت مسائل کره شمالی، در گزارشی اختصاصی مدعی شد که کیم جونگ اون، در ۱۲ آوریل در بیمارستانی خارج از پیونگ یانگ عمل جراحی قلب انجام داده و تحت نظر پزشکان در حال بهبودی است. غیبت کیم جونگ اون از انظار عمومی، خصوصا عدم حضور وی در جشن تولد پدر بزرگش، خبر روزنامه مزبور را باورپذیر کرد. اندکی بعد از انتشار این خبر، شبکه آمریکایی سی ان ان، ضمن تایید عمل جراحی کیم جونگ اون، به نقل از مقامات آمریکایی ادعا کرد که رهبر کره شمالی در خطر جدی است.

 

ادعا‌های دیلی ان‌کی و سی‌ان‌ان، تکذیب شدند، اما نه از سوی کره شمالی؛ بلکه از سوی مقامات چین و کره جنوبی. همین امر این سوال را مطرح کرد که چرا کره شمالی اقدامی برای پایان دادن به شایعات انجام نمی‌دهد. مثلا بیانیه‌ای صادر کند یا اینکه تصویر جدیدی از کیم جونگ اون منتشر کند.

در روز‌های بعدی، شایعات روز به روز بیشتر شد. حالا برخی ادعا می‌کنند که عمل جراحی قلب کیم جونگ اون ناموفق بوده و او وارد مرحله «زندگی نباتی» شده است. به این معنا که کیم جونگ اون بعد از عمل به هوش آمده، اما آگاهی خود را از دست داده است. یک مجله ژاپنی به نام «شوکان گندائی» مدعی شد که کیم جونگ اون سینه خود را گرفته و به زمین افتاد. سپس به بیمارستان منتقل شد. در بیمارستان، برای باز کردن رگ‌های کیم عمل استنت گذاری انجام شد. اما دستان جراح از شدت ترس می‌لرزید و در نتیجه، عمل قلب رهبر کره شمالی موفق نشد. همین مجله، ادعا کرد که کیم بعد از این عمل به حالت نباتی درآمد.

یک روزنامه نگار چینی ادعای مهمتری مطرح کرد. شیجیان ژینگزو، معاون رئیس شبکه ماهواره‌ای هنگ کنگ (که مورد حمایت پکن است)، ادعا کرد که رهبر کره شمالی مرده است. این روزنامه نگار، طی یادداشتی در شبکه اجتماعی ویبو، به نقل از «منابع بسیار موثق»، از مرگ کیم خبر داد، ولی جزئیات دیگری ارائه نکرد. ژینگزو، از خویشاوندان نزدیک یکی از وزرای خارجه سابق چین است.

 

چاقی، استعمال شدید دخانیات و کار بیش از حد به عنوان سه علت بیماری کیم جونگ اون معرفی شده اند.

چند دلیل محتمل
به رغم همه این ادعاها، کره شمالی هنوز هیچ واکنشی نشان نداده است. از آخرین حضور کیم جونگ اون در انظار عمومی در ۱۱ آوریل تاکنون، رهبر کره شمالی در هیچ فعالیت عمومی شرکت نکرده است. همچنین، هیچ تصویر جدیدی از کیم جونگ اون در رسانه‌های دولتی کره شمالی منتشر نشد. در چنین مواقعی، معمولا رسانه‌ها برای رد شایعات تصویری از رهبر منتشر می‌کنند.

البته یک نهاد موسوم به «انجمن دوستی کره» که مورد حمایت پیونگ یانگ است، شایعات پیرامون سلامتی کیم جونگ اون را تکذیب کرد. اما این تکذیب رسمی نبود و از سوی رسانه های کره شمالی یا مقامات بلندپایه کره شمالی صادر نشد. رئیس این انجمن برون مرزی، فردی به نام آلجاندرو کائو دی بنوس است که در توئیتی وخامت حال کیم جونگ اون را تکذیب کرد.

روز چهارشنبه گذشته، خبرگزاری مرکزی کره (خبرگزاری رسمی کره شمالی) گزارش کرد که کیم جونگ اون به پیام تبریک بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، به مناسب تولد پدربزرگش، جواب داده است. اما در این گزارش هم هیچ تصویر جدیدی از رهبر کره شمالی منتشر نشد.

سکوت خبری کره شمالی درباره کیم جونگ اون می‌تواند چند دلیل داشته باشد. یک دلیل می‌تواند این باشد که کیم جونگ اون سالم است و می‌خواهد پس از مدتی شایعات را رد کند. رسانه‌های کره شمالی ممکن است عامدانه سکوت اختیار کرده و منتظر هستند که با حضور کیم جونگ اون در انظار عمومی، شایعه خود به خود تکذیب شود. این امر می‌تواند جلوی شایعه پراکنی در آینده را بگیرد.

دلیل دوم این است کیم جونگ اون واقعا مریض است و نمی‌توانند شایعات پیرامون سلامتی وی را تکذیب کنند. دلیل سوم نیز می‌تواند این باشد که کیم جونگ اون مرده یا در آستانه مرگ است و مقامات کره شمالی درگیر بحث جانشینی هستند و بنابراین نمی‌خواهند با تایید خبر بیماری شدید یا مرگ رهبر، روند جانشینی را مختل کنند. خصوصا که بحث جانشینی در کره شمالی با تسلیحات هسته‌ای این کشور در ارتباط است. برخی کشور‌ها مانند کره جنوبی، آمریکا و ژاپن، مایل اند رهبری سر کار بیاید که به خلع سلاح هسته‌ای تمایل داشته باشد.

هنوز نمی‌توان با قاطعیت گفت که کدام یک از این دلایل درست است. با این حال، اوضاع کره شمالی بسیار عجیب و غریب به نظر می‌رسد. در این کشور اتفاق بزرگی رخ داده، ولی هنوز به طور رسمی کسی نمی‌داند این اتفاق چیست. آیا این اتفاق با سلامتی کیم جونگ اون مرتبط است؟ این سوال ذهن بسیاری از ناظران را به خود مشغول کرده است. در غیاب نقش آفرینی موثر و فعال رسانه‌های کره شمالی، ابهامات بیشتر شده است.

رسانه‌های خارجی، هر روز خبر جدیدی درباره کره شمالی منتشر می‌کنند ولی مقامات کره شمالی هیچ موضعی در خصوص آن‌ها نمی‌گیرند. همین سکوت فضای مناسبی برای انتشار انواع شایعات ایجاد کرده است. به عنوان نمونه، خبرگزاری رویترز اخیرا ادعا کرده چین یک تیم پزشکی به کره شمالی اعزام کرده است. انتشار این خبر در شرایطی که سوالات فراوانی درباره سلامتی کیم مطرح شده، به شایعات دامن زد. برخی ادعا می‌کنند که هدف چین از ارسال تیم پزشکی، خبرچینی و کشف حقیقت است.

آمریکا و دیگر کشور‌ها نیز از راه‌های متفاوتی سعی می‌کنند پشت پرده تحولات کره شمالی را بفهمند. روزنامه «چوسان ایلبو» کره جنوبی، در گزارشی مدعی شد که چهارشنبه گذشته چندین هواپیمای جاسوسی خارجی برای جمع آوری اطلاعات، بر فرار کره شمالی پرواز کردند. به گفته این روزنامه، آمریکا و کره جنوبی برای دریافت اخبار کیم به ماهواره‌های جاسوسی، شنود الکترونیک و اطلاعات انسانی اتکا می‌کنند. یک منبع اطلاعاتی به این روزنامه گفت: «ما تلاش کردیم با (کره) شمالی تماس برقرار کنیم. اما من معتقدم این تلاش‌ها ناموفق بود.»

مروری بر فرازوفرودهای مهم نفت در نیم قرن اخیر

در ابتدای مطلب توصیه میکنم که حتما مستند زیر را دانلود فرمایید:

+دانلود مستند متولد اورشلیم

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 1

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 2

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 3

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 4

 

بهای نفت از اولین شوک نفتی در سال ۱۹۷۳ تاکنون فراز و فرود‌های زیادی را طی کرده و از ۵ دلار تا بیش از ۱۴۷ دلار را تجربه کرده است. نگاهی به نوسانات نفت در طی حدود ۵۰ سال اخیر نشان می‌دهد که با رونق گرفتن اقتصاد یا کاهش تولید، قیمت نفت اوج می‌گیرد و با توجه به تحولات سیاسی، اقتصادی و حتی موضوعاتی مانند کرونا که این روز‌ها همه ابعاد زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده و برای اولین بار قیمت نفت را به زیر صفر یا منفی رسانده است کاهش می‌یابد که در ادامه، آن‌ها را نوشته ایم. می‌شود فهمید که قیمت کنونی نفت ماندگار نخواهد بود.

 

۱۹۶۰ - تشکیل اوپک - ۲ دلار

سال ۱۹۶۰ شاید نقطه عطفی برای اندازه گیری نوسانات قیمت نفت تاکنون باشد. در این سال سازمان کشور‌های صادر کننده نفت به نام اوپک توسط ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا ایجاد می‌شود. در سال تشکیل اوپک قیمت نفت هر بشکه یک دلار و ۶۳ سنت بود که تا سال ۱۹۷۳ میلادی هم به حدود ۳ دلار رسید.

۱۹۷۳ - جنگ اعراب و رژیم اشغالگر - ۱۲ دلار

سال ۱۹۷۳ اولین شوک نفتی در جهان رقم خورد و با افزایش خیره کننده چهار برابری همراه شد و اوپک برای اولین بار کنترل قیمت‌ها را از دست شرکت‌های چند ملیتی غربی خارج و کانادا، ژاپن، هلند، انگلستان و آمریکا را به دلیل حمایت از اسرائیل در جنگ شش روزه تحریم کرد. بعد از این اتفاق اوپک برای اولین بار بدون مشورت و مذاکره با کمپانی‌های نفتی قیمت نفت را افزایش داد که باعث شد قیمت بازار از ۳ دلار برای هر بشکه به ۱۲ دلار افزایش یابد. قیمت نفت تا سال ۱۹۷۹ نوسان زیادی نداشت و بین ۱۱ تا ۱۳ دلار در نوسان بود.

۱۹۷۹ - وقوع جنگ تحمیلی - ۳۵ دلار

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در کشورمان عراق با حمایت گسترده کشور‌های غربی جنگ هشت ساله‌ای را علیه ایران رقم زد. در طی این هشت سال به دلیل کاهش صادرات نفت در ایران که دومین تولید کننده نفت اوپک است و عراق، قیمت نفت جهش بلندی داشت و قیمت نفت تا ۳۵ دلار در هر بشکه رسید.

۱۹۸۶ - قبول قطعنامه - ۱۳ دلار

ایران یکی از بزرگ‌ترین تامین کنندگان نفت جهان است و تاثیر زیادی بر روی قیمت نفت دارد. بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ ناگهان بازار نفت با شوک بزرگی همراه می‌شود و افت شدیدی را شاهد هستیم. در این سال قیمت نفت به ۱۳ دلار کاهش یافت و تا ابتدای دهه ۹۰ میلادی قیمت نفت با نوسان کمی همراه بود.

۱۹۹۰ - اشغال کویت - ۴۲ دلار

تهاجم عراق به کویت قیمت‌های نفت را در ماه اکتبر این سال به ۴۱ دلار و ۹۰ سنت، که تا این زمان بی سابقه بوده رساند، اما این افزایش بسیار کوتاه بود، چون نیرو‌های تحت رهبری آمریکا امنیت میدان‌های بزرگ عربستان سعودی و خطوط کشتیرانی در خلیج فارس را برقرار کردند و عراق هم در جنگی توسط آمریکا از کویت خارج شد.

۱۹۹۸ - رکود ببر‌های آسیا - ۹ دلار

از سال ۱۹۹۷ اقتصاد کشور‌های شرق آسیا معروف به ببر‌های آسیا وارد دوران رکود می‌شود و ترس از سقوط، اقتصاد جهانی نفت را در سال ۱۹۹۸ به پایین‌ترین قیمت در آن سال‌ها می‌رساند. اندونزی، کره جنوبی، تایلند و حتی ژاپن از جمله کشور‌هایی بودند که این بحران بسیار بر آن‌ها تأثیر گذاشت. بهای نفت خام برنت در پایان این سال به ۹ دلار و ۵۵ سنت درهر بشکه رسید، اما دسامبر سال ۱۹۹۸ نقطه پایان کاهش بهای نفت و آغاز روندی است که طی آن بهای نفت طی ۹ سال ۱۵ برابر افزایش می‌یابد.

۲۰۰۳ - تهاجم آمریکا به عراق - ۵۰ دلار

با شروع ماجراجویی آمریکا در خاک عراق و تهاجم آمریکا به این کشور صادرات ۲ و نیم میلیون بشکه‌ای عراق تعطیل شد و حضور آمریکا و جنگ افروزی هایش زنگ خطری را در خاورمیانه که بیشترین ذخایر نفت جهان را در خود جای داده به صدا درآورد و دوباره قیمت نفت را بالابرد. مصرف نفت چین هم که سال‌ها رشد اقتصادی دو رقمی را تجربه می‌کرد، به دو برابر رسید و همین تقاضای زیاد نفت در جهان، قیمت آن را روز به روز بالا برد و تا ۵۰ دلار رساند.

۲۰۰۵ - توفان‌های کاترینا و ریتا - ۶۸ دلار

بهای نفت خام در ماه آگوست ۲۰۰۵ به بیش از ۶۸ دلار در هر بشکه افزایش می‌یابد. توفان‌های کاترینا و ریتا که به تاسیسات پالایشی آمریکا در خلیج مکزیک آسیب می‌زنند، علت این افزایش هستند. میانگین نفت در این سال ۵۰ دلار و ۶۰ سنت بوده است.

۲۰۰۷ - تنش ترکیه و عراق - ۹۰ دلار

هر چند قیمت‌ها در اوایل سال ۲۰۰۷ نسبت به سال ۲۰۰۶ اندکی کاهش یافت، اما ترکیبی از عوامل مانند تنش در مرز ترکیه و عراق و کاهش ارزش دلار، که نفت بیشتر کشور‌های مصرف کننده عمده بر اساس آن تعیین می‌شود، بهای نفت را در اکتبر این سال تا ۹۰ دلار در هر بشکه افزایش داد و این صعود تا سال بعد هم ادامه داشت.

۲۰۰۸ - نفت در اوج - ۱۴۷ دلار

سال ۲۰۰۸ قیمت نفت به اوج خود تاکنون رسید و بعد از این سال بود که روند کاهشی قیمت نفت کلید خورد. قیمت نفت در شش ماه نخست سال ۲۰۰۸ به طور نسبتا پیوسته افزایش داشت و ۱۱ جولای همین سال بهای هر بشکه نفت خام به بیش از ۱۴۷ دلار رسید. به گزارش رویترز، چهار روز بعد از رکورد تاریخی قیمت نفت رئیس فدرال رزرو آمریکا اعلام کرد آمریکا به دلیل رکود اقتصادی به دنبال کاهش تقاضای نفت و فروش نفت است. بعد از این تصمیم چند ماه بعد در اواسط سپتامبر قیمت نفت به کمتر از ۱۰۰ دلار در هر بشکه کاهش یافت و این روند هنوز ادامه دارد.

۲۰۰۹ - دومین رکود اقتصادی - ۶۰ دلار

بحران مالی سال ۲۰۰۸ توسط بسیاری از اقتصاددانان به عنوان بدترین بحران مالی از زمان رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ شناخته می‌شود. این رکود باعث شد بازار‌های سهام در سراسر جهان کاهش شدیدی پیدا کند. این بحران نقش مهمی در شکست کسب و کار‌های کلیدی و کاهش ثروت مصرف‌کنندگان داشت و یک رکود بی سابقه در فعالیت‌های اقتصادی در سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ محسوب می‌شد. همین اتفاق قیمت نفت را تا ۶۰ دلار کاهش داد و به تدریج از سال ۲۰۱۱ قیمت نفت افزایش یافت.

 

۲۰۱۲ - همچنان بالای ۱۰۰ دلار - ۱۱۲ دلار

حذف مالیات‌ها در بزرگ‌ترین کشور مصرف کننده نفت، باعث شد دوباره قیمت نفت روند رو به رشد خود را در پیش بگیرد. بر اساس قانون بودجه ۲۰۱۳ آمریکا، قرار بود از ابتدای این سال مالیات‌ها در این کشور افزایش پیدا کند، اما نمایندگان کنگره آمریکا پس از بحث و جدل‌های بسیار در آخرین لحظات طرح توقف افزایش مالیات‌ها و کاهش هزینه‌های عمومی در این سال را به تصویب رساندند که باعث شد قیمت نفت به ۱۱۲ دلار برسد.

۲۰۱۵ - صادرات نفت آمریکا - ۴۹ دلار

یکی از مهم‌ترین دلایلی که به گزارش مرکز پژوهش‌ها در این سال قیمت نفت کاهش چشم گیری پیدا کرد این بود که آمریکا ممنوعیت ۴۰ ساله صادرات نفت را بر عهده داشت. از سوی دیگر موسسه بیکر هیوز هم اعلام کرد تعداد دکل‌های حفاری آمریکا در ماه دسامبر افزایش یافته است و افزایش تعداد دکل‌های حفاری آمریکا به معنی افزایش بهره‌وری تولیدکننده‌های نفت است. همین اتفاق قیمت نفت را کاهش داد به طوری که میانگین قیمت در این سال به ۴۹ دلار و ۴۹ سنت در هر بشکه رسید. این قیمت در سال بعد هم روند کاهشی داشت و به ۴۰ دلار هم رسید.

چطور با کودکان دربارهٔ عواطف حرف بزنیم؟

در ابتدای مطلب توصیه میکنم که حتما مستند زیر را دانلود فرمایید:

+دانلود مستند متولد اورشلیم

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 1

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 2

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 3

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 4

 

آدم بزرگ‌ها به سختی از پس مهار احساسات خودشان بر‌می‌آیند؛ چه برسد به بچه‌های کوچک. از اولین سال‌های کودکی مهارت‌های عاطفی و اجتماعی بچه‌ها شروع به شکل‌گیری می‌کند. با درک درست از عواطف در دوران کودکی، فرد می‌تواند با دیگران بهتر ارتباط برقرار کند و سلامت روانی داشته باشد. گفتگوی راحت و روراست با بچه‌ها در مورد احساساتی که دارند و دلیل آن‌ها باعث می‌شود که بتوانند احساسات و عواطف مختلف را بشناسند و به آن‌ها پی ببرند. با همین چند گام ساده می‌توانید بابِ گفتگو با فرزندتان را باز کنید و به او کمک کنید تا از عواطفش سر در بیاورد.

 

۱. گفتگو را شروع کنید

از فرزندتان بخواهید که احساسش را توضیح دهد و با پرسش‌هایی روشن و ساده در مورد اینکه چه اتفاقی باعث شده است که چنین احساسی داشته باشد، ادامه دهید. برای مثال، «به من بگو چه احساسی داری؟ »، «چه چیزی باعث شده که این احساس را بکنی؟ ».

به جای اینکه تلاش کنید احساس را برطرف کنید و کنار بزنید، با کنجکاوی درمورد آن به بچه‌ها یاد می‌دهید که بتوانند با عواطف پیچیده کنار بیایند. عجله نداشته باشید که زود بچه را سرحال بیاورید یا مسئله را سریع حل کنید. کنار آن‌ها و مشکلاتشان بنشینید و به آن‌ها یاد دهید که احساسات ترسناک نیستند و همراه با هم می‌توانید با آن‌ها کنار بیایید.

۲. برای احساس و عاطفه نام بگذارید

وقتی فرزند‌تان توضیح داد که چه احساسی دارد به او کمک کنید که نامی بر این احساس بگذارد. آیا عصبانی است؟ نگران است؟ می‌ترسد؟ ناامید شده است؟ خوشحال است؟ این کار به او کمک می‌کند تا دامنهٔ واژگان بیشتری پیدا کنند و راحت‌تر بتوانند عواطف خود را بار دیگر که آن را تجربه کردند، تشخیص دهند.

می‌توانید به بچه‌ها کمک کنید احساسات شخصیت‌های کتاب‌هایی که می‌خوانند را بشناسند، یا برنامه‌هایی که می‌بینند و از آن‌ها بپرسید آیا می‌دانند این شخصیت چه احساسی دارد، این کار به پرورش مهارت‌های غیر‌کلامی بچه‌ها کمک می‌کند.

 

۳. به آن‌ها بگویید که داشتن احساسات اشکالی ندارد

مهم است که فرزندتان بداند داشتن احساسات گوناگون هیچ اشکالی ندارد، حتی اگر احساس خوبی نباشد. تجربهٔ حس‌هایی مثل حسادت، بد‌خواهی و حتی خود‌خواهی به آن‌ها کمک می‌کند که خودشان و دیگران را بهتر بشناسند.

برای آن‌ها توضیح دهید که همهٔ ما احساسات چالش‌برانگیزی را تجربه می‌کنیم و کاملاً طبیعی است که آدم حس‌های گوناگونی داشته باشد و خوب است که دربارهٔ آن‌ها حرف بزنیم و بگوییم چه احساسی داریم. ماجرا را با سرخوشی و سرگرمی پیش ببرید و آن را خیلی بزرگ نکنید، چون آن‌وقت عواطف شدیدتر می‌شود، به‌ویژه اگر احساس ناراحتی و نگرانی باشد.

۴. دریافت حالت‌های صورت

تشویق بچه‌ها به تشخیص و شناخت حالت‌های مختلف صورت کمک می‌کند که بتوانند ارتباط خوبی بین آنچه حس می‌کنند و آنطور که به نظر می‌رسند، برقرار کنند. لب‌های پایین‌افتاده نشانهٔ ناراحتی و لب‌های رو به بالا نشانهٔ خوشحالی است. به صورت یک بازی چهره‌های مختلف برای احساسات گوناگون را تمرین کنید، این کار به فرزند شما کمک می‌کند تا بداند احساسات مختلف بر چهرهٔ افراد چگونه نشان داده می‌شوند.

 

۵. از تجربه‌های خودتان بگویید

احساسات بسیار پیچیده‌ای وجود دارند که توضیح دادن آن‌ها برای بچه سخت است. با تعریف کردن مثال‌هایی از زمانی که چنین حسی داشتید، کمک کنید بچه آن را بفهمد. می‌توانید برای او تعریف کنید که چه اتفاقی افتاد که چنین حسی پیدا کردید و چه کردید که حالتان بهتر شد. ممکن است برای بچه‌ها هم بیان دقیق حسی که دارند سخت باشد، پس از تجربه‌های خودتان بگویید، سؤال‌های باز بدون پاسخ معین مطرح کنید تا کار را برای کوچک‌تر‌ها آسان کنید.

۶. از کمک خواستن نترسید

اگر فکر می‌کنید فرزندتان بیشتر اوقات خیلی نگران، ناراحت یا عصبانی است و دلیل آن را نمی‌دانید، بد نیست کمک بخواهید. بچه‌های کوچک از عواطف تازه وحشت می‌کنند و هر کدامشان انبوهی از احساسات و عواطف تازه درونشان مدام می‌جوشد و نمی‌دانند با آن‌ها چه کنند. شما می‌توانید با گفتگو و با صداقت و راحتی کامل به آن‌ها کمک کنید، اما اگر فکر می‌کنید که خودتان نگران و درگیر هستید، بد نیست از پزشک خود کمک بخواهید.

«زیرخاکیِ» تلویزیون، ارزش این‌همه هیاهو را دارد؟

 

در ابتدای مطلب توصیه میکنم که حتما مستند زیر را دانلود فرمایید:

+دانلود مستند متولد اورشلیم

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 1

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 2

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 3

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 4

 

 

چندی پیش اخباری مبنی‌بر تردید در پخش سریال «زیر خاکی»، به کارگردانی جلیل سامان، منتشر شد. توقیف «زیرخاکی» ربطی به محتوا و ممیزی نداشت و شاید با کوتاه شدن برخی سکانس‌های مرتبط با حضور خانم بازیگر مشکل حل نمی‌شد. ظاهراً علت برمی‌گردد به رفتار حاشیه‌ساز گوهر خیراندیش بازیگر این سریال که چندی پیش به مراسم خارج از عرف ازدواج دخترش در خارج از کشور رفته بود.

اما چند سؤال درباره حاشیه‌های «زیرخاکی» به ذهن می‌رسد. آیا تلویزیون پیش‌بینی برای جلوگیری از رفتار‌های نا به هنجار بازیگران سریال‌ها داشته است؟ شواهد نشان می‌دهد سیمافیلم در قرارداد‌هایی با تیم سازنده، چه کار اولی‌ها و چه حرفه‌ای‌ها تعهداتی می‌گیرد یعنی ضوابطی تنظیم می‌شود تا اجازه رفتار‌های نا به هنجار و خلاف عرف نداشته باشند.

 

ضبط سکانس‌های مربوط به گوهر خیراندیش تمام شده بود و برای مراسم دخترشان به خارج از کشور رفته‌اند؛ آیا کاری که هزینه چند میلیاردی با کارگردان و بازیگران صاحب‌نام ساخته شده و مربوط به انقلاب اسلامی است باید به تاوانِ، رفتار غیراصولی و غیرحرفه‌ای بازیگرش پخش نشود؟ سریالی که غیرمستقیم و زیرپوستی حکومت پهلوی و ماهیت آن را افشا کرده است. کاری که با این هدف‌گیری درست آمده آیا تصمیم منطقی است که با این هزینه میلیاردی که از بیت‌المال شده، سریال به راحتی کنار گذاشته شود. یا بهتر است که از این سرمایه کشور و تلویزیون در شرایطی که به علت کرونا حادث شده مردم از دیدن یک اثر هنری، با پیام ارزشمند محروم شوند.

حالا، اما مدیر گروه فیلم و سریالِ سیمافیلم خبر داده است که این سریال از شنبه ۶ اردیبهشت روی آنتنِ شبکه یک خواهد رفت. بهرنگ ملک‌محمدی همچنین تاکید کرد صدا و سیما، رفتار خارج از عرفِ گوهر خیراندیش را به صورت حقوقی پیگیری خواهد کرد.

گوهر باید محاکمه شود!

حواشی پیرامون این سریال جنجال زیادی به‌پا کرد و نظرات متفاوت منتقدان سینما و تلویزون را دربر داشت. نیما حسنی نسب منتقد سینما در واکنش به این اتفاقات نوشت: خیلی مضحک است؛ جنجال بر سر پخش یا حذف یک سریال ماه رمضان به‌خاطر حواشی حضور گوهر خیراندیش در امریکا حسابی داغ است و طرفین با آب و تاب حرف می‌زنند و کارگردان به بازیگرش می‌توپد و این وسط کیهان هم تیتر می‌زند «گوهر باید محاکمه شود.»

نکته‌ی بامزه و مضحکه‌ی اصلی این‌جاست که همزمان با این جار و جنجال، هر شب سریال «میوه ممنوعه» با بازی گوهر خیراندیش روی آنتن می‌رود. طی دو هفته اخیر هم لااقل من دو فیلم با بازی خیراندیش در شبکه‌های مختلف سیما دیده‌ام و دو سه شب پیش هم قسمتی از «خندوانه» پخش شد که مهمانش خیراندیش بود. ما را گرفته‌اید یا واقعا اوضاع سازمان این‌قدر آشفته شده؟

 

اکبر عالمی، عضو هیأت علمی دانشگاه و منتقد سینما و تلویزیون پیرامون پخش سریال ماه رمضانی «زیر خاکی» نیز این چنین گفت: «ما قرار نیست با برنامه‌ها و سریال‌های تلویزیونی، شخصی برخورد کنیم و اگر برخی از رویداد‌ها با مذاق ما سازگار نیست کل زحمات یک مجموعه را طی ماه‌ها و سال‌ها زیر سوال ببریم. در عصر تکثر اندیشه‌ها با حجمی از کانال‌ها و برنامه‌ها در سراسر دنیا نیازمند آنیم تا سلایق شخصی را کنار بگذاریم و برای حفظ مصلحت تلویزیون و جامعه توفیق آن را در بین مخاطبان و بعد از پخش مجموعه‌ها و برنامه‌ها نظاره‌گر باشیم.»

دلخوری کارگردان

جلیل سامان، کارگردان سریال «زیرخاکی»، که دلیل احتمال توقیف سریالش را گوهر خیراندیس می‌دانست، در گفتگو با رسانه‌ها گفت: «من فکر می‌کنم این اخلاق غیرحرفه‌ای است. من فقط از منظر اخلاق حرفه‌ای نگاه می‌کنم. اخلاق حرفه‌ای ایجاب می‌کند وقتی آدم به یک کاری متعهد است و با یک سری افرادی چند ماهی زندگی کرده و نان و نمک همدیگر را خوردند، باید مراقب رفتارش باشد و کاری نکند که برای آن اثر و همکارانش اتفاق بدی بیافتد.»

وی ادامه داد: «واقعیت این است که من خیلی دلخور هستم. اگر به واسطه حاشیه خانم خیراندیش قرار باشد کار به حاشیه برود و ممیزی بیشتری اعمال گردد، من ایشان را مقصر می‌دانم. امیدوارم ایشان یک جوری خودش را تبرئه کند و از آن ماجرا فاصله بگیرد. فکر می‌کنم ایشان از نظر حرفه‌ای بد کردند و ما را در شرایطی قرار دادند که صحبت این شود که آیا سریال ما پخش می‌شود یا نمی‌شود.»

 

برخورد حقوقی با خانم بازیگر

ملک‌محمدی، مدیر گروه فیلم و سریال سیمافیلم، در گفتگو با روابط عمومی سیمافیلم درباره با حواشی سریال «زیرخاکی» گفت: «مجموعه تلویزیونی «زیرخاکی» با توجه به مضمونی که روایت می‌کند، با زبان شیرین طنز، یکی از آثار قابل‌توجه در حوزه تاریخ معاصر و انقلاب خواهد بود. این مجموعه به نقد دوره پهلوی و ساواک با لحنی مفرح می‌پردازد و حتماً توان جذب مخاطب را دارد. گروه سازنده زحمت زیادی برای ساخت این مجموعه متحمل شدند که نباید با رفتار غیرحرفه‌ای و غیرمعمول یک بازیگر آن را نادیده گرفت.»

وی بدون نام بردن از گوهر خیراندیش، تاکید کرد: «خانم بازیگر چند ماه بعد از پایان کارش در سریال «زیرخاکی» در آن میهمانی حاضرشده است و نه قبل یا حین فیلمبرداری. این عمل او در این محفل را که خلاف شرع و هنجار‌های جامعه است، محکوم می‌کنیم؛ همانطور که پیش‌تر تهیه‌کننده و کارگردان مجموعه این کار وی را محکوم کردند و بر اساس قرارداد منعقد شده و تعهدات مطرح شده، سازمان صدا و سیما این موضوع را از طریق حقوقی پیگیری خواهد کرد.»

مدیر گروه فیلم و سریال سیما فیلم توضیح داد: «تعهداتی که عوامل سازنده آثار نمایشی به سازمان می‌دهند تنها در جهت صیانت حرفه‌ای و اخلاقی از هنرمندان شریف کشور و تلاش‌های هنرمندانه آنان است و البته با معدود ساختارشکنی‌ها حتماً برخورد قانونی خواهد شد. همچنین به عنوان مدیریت پیش‌گیرانه، طبق آیین‌نامه‌های سازمانی که متمرکز بر رعایت حدود دینی و ملی است، با هنرمندان همکاری خواهد شد.»

 

ملک محمدی در ادامه گفت: «با در نظر گرفتن شرایط و بررسی‌های کارشناسی و تصمیم جامع سازمانی که نتیجه تایید مسئولان ارشد سازمان است، همچنان تصمیم بر پخش سریال همزمان با اولین روز ماه مبارک رمضان (شنبه ۶ اردیبهشت) است و انشاءالله هر شب سریال «زیر خاکی» میهمان خانه‌های مردم از شبکه یک سیما خواهد بود.»

لازم به ذکر است نقش اول مرد سریال زیرخاکی به عهده پژمان جمشیدی و نقش اول زن را ژاله صامتی عهده‌دار است و هادی حجازی‌فر، نادر فلاح، امید روحانی، ایرج سنجری، اصغر نقی‌زاده و... نیز در این سریال ایفای نقش می‌کنند.

«زیرخاکی» از آثاری است که سعی دارد بخشی از فرآیند‌های اجتماعی کشور را با نگاهی متفاوت روایت کند. داستان سریال درباره مردی است که به دنبال «زیرخاکی» است و برای یافتن گنج درگیر ماجرا‌هایی می‌شود.

 

«زیرخاکی» از تولیدات گروه فیلم و سریال سیمافیلم به شمار می‌آید.

در پشت‌پرده سایت‌های شرط‌بندی چه‌خبر است؟

در ابتدای مطلب توصیه میکنم که حتما مستند زیر را دانلود فرمایید:

+دانلود مستند متولد اورشلیم

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 1

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 2

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 3

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 4

 

در روز‌هایی که تمام نماگر‌های اقتصاد ایران آدرس رکود و تورم را به ما می‌دهند و دخل‌مان در برابر خرجمان شرمنده است، وقتی که با آمدن ویروس کرونا هر آنچه از قبل داشتیم را هم داریم از دست می‌دهیم و هزاران نفر یا از کار بی‌کار شده یا با دستمزد حداقلی مجبور به کار هستند و چرخ تولید لنگان‌تر از قبل شده است، شاید داغ‌شدن بازار بورس و شرط‌بندی در چنین اقتصادی آن هم در این روز‌ها بی‌معنا نباشد. هر دوی آن‌ها یک فصل مشترک دارند: با ریسک‌کردن پول‌دار شوید، فوری پول‌دار شوید و چه چیز فریبنده‌تر از این گزاره‌ها در روز‌هایی که پول‌درآوردن سخت‌تر از قبل شده و استیصال پررنگ‌ترین احساسی است که توده مردم تجربه می‌کنند.

 

هر صفحه‌ای را در اینترنت باز می‌کنید، احتمالا تبلیغی از یک سایت شرط‌بندی می‌بینید و در میان برخی شاخ‌های اینستاگرامی هم بساط قمار و قماربازی داغ است. سایت‌هایی که حالا به گزینه‌های قمارشان یک گزینه دیگر هم اضافه کردند؛ شرط‌بندی بر سر کرونا.

این سایت‌ها به‌جز تراکنش با ارز‌های دیجیتال، ریالی هم کار می‌کنند، بعضی از آن‌ها از همین درگاه‌های داخلی استفاده و برخی هم با حساب‌های اجاره‌ای و کارت‌به‌کارت پول جابه‌جا می‌کنند. یک‌ماهی چند تا از این سایت‌ها را دنبال می‌کردم و مراحل تأیید کاربری تا مرحله گرفتن شماره حساب را ادامه دادم، جالب است بیشتر این سایت‌ها از حساب‌های بانک‌هایی استفاده می‌کنند که وضعیت کفایت سرمایه و گزارش‌های مالی خوبی هم ندارند. هشت ماه از زمانی که آذری‌جهرمی از این سایت‌ها حرف زد، گذشته است. «من به‌زودی پشت‌پرده این‌ها را افشا می‌کنم. زمانش که برسد می‌گویم. دارم تحلیل می‌کنم. یک اتفاق واقعا شومی است. نقل و انتقال مالی شرط‌بندی در حال حاضر در شبکه بانکی کشور انجام می‌شود. بحث زیاد است، اما باید به‌موقع درباره‌اش صحبت کرد».

اما از سکوت وزیر ارتباطات هشت ماه بعد از وعده اش پیداست که گویا هنوز «موقع مناسب» نرسیده است. طبق پیگیری ما این سایت‌ها گردش‌های مالی بالاتر از یک میلیارد در ماه دارند و البته باخت‌های فراوان که هزینه آن از جیب ۱۸ تا ۳۰ ساله‌هایی می‌رود که بیشترین کاربران این سایت‌ها را تشکیل می‌دهند. در این گزارش با جست‌وجوی سازوکار‌های این سایت‌ها و گفتگو با چند نفر از کسانی که تجربه کار در این سایت‌ها به‌عنوان پشتیبان و امور مالی داشته‌اند، از این می‌گوییم که چطور میز‌های قمار اینترنتی در ایران چیده می‌شوند، آدم‌ها را دور میز می‌آورند و البته هم قمار می‌کنند و هم پول‌شویی. تمامی اسامی در این گزارش مستعار است و همین‌جا از کسانی که خطر کردند و از پشت صحنه این سایت‌ها حرف زدند، تشکر می‌کنیم.

شرق: بسازوبفروشی می‌آید و صاحبان خانه‌ها و مغازه‌های یک محدوده را راضی می‌کند که ملکشان را بکوبند، او یک پاساژ بسازد و به هرکدامشان یک مغازه بدهد. خانه‌ها و مغازه‌ها تخریب می‌شوند و پاساژ ساخته می‌شود، اما نه مشتری می‌آید و نه مشتری می‌رود، نه برای پرکردن آن مغازه‌ها پولی وجود دارد و نه جمعیت و درآمد آن شهر کوچک می‌تواند پاساژ را شلوغ کند. یکی پیدا می‌شود که می‌گوید من رسم پول‌درآوردن را بلدم؛ پیشنهادی که برای آن پاساژ متروکه و چند کاسب شکست‌خورده و خموده فریب‌انگیز است، رسم طرف شرط‌بندی بود.

با خودش مشتری به سایت می‌برد و روی بازی‌های فوتبال شرط می‌بندد. سال ۹۰ است و هیچ‌کدام از مغازه‌داران نه انگلیسی بلد هستند و نه اینترنت و نه حتی می‌دانند برترین‌های فوتبال چه تیم‌هایی هستند. «علی»، اما برایشان از سایت‌هایی حرف می‌زند که از طریق او می‌توانند واردش شوند، شرط ببندند و سود کنند. مغازه‌دار‌ها پولی را باید از قبل می‌دادند و در ازای میزان پولی که می‌خواستند شرط ببندند، چک می‌کشیدند. برخی از آن‌ها چند باری پولی هم بردند و بیشتر آن‌ها باختند. یکی از کاسب‌ها در یک دوره تا ۷۰ میلیون تومان (سال ۹۱) شرط بست، همه را باخت و مجبور شد از آن شهر برود.

این روایت اولین مواجهه «خسرو» با سایت‌های شرط‌بندی است. او آن موقع نوجوان بود و در شهرشان این شرط‌بندی‌ها را دیده و شنیده بود؛ زمانی که هنوز سایت شرط بندی فارسی به این صورت رایج نشده بود. هشت سال بعد دنبال کار بوده و یک دوست مجازی پیشنهاد کار در یکی از همین سایت‌ها را به او می‌دهد و او را مطمئن می‌کند که این سایت مجوز بین‌المللی دارد. خسرو بدون امنیت، اما با رقم حقوقی بالاتر از دستمزد هرگونه کاری که می‌توانست داشته باشد، به‌عنوان پشتیبان در یکی از این سایت‌ها مشغول به کار می‌شود؛ بدون چهره و هویت خود و در قالب یک اکانت. نیروی کار سایر سایت‌ها هم به همین‌شکل وارد سایت‌های «بِت» می‌شوند.

یک نفر از کسانی که در آنجا کار می‌کند، آن‌ها را به سایت معرفی می‌کند، یک اکانت با اسم مستعار می‌سازند و از طریق اسکایپ یا یکی دیگر از شبکه‌های پیام‌رسان با یکدیگر و کاربران سایت در ارتباط هستند. محل کاری که البته هیچ کس در آن چهره ندارد؛ از مدیران سایت تا پشتیبان‌ها و کارکنان امور مالی و البته به‌جز کسانی که قرار است هویت و شناسنامه آن‌ها به کار مدیران سایت بیاید. مدیران سایت به کارکنان تأکید می‌کنند که با یکدیگر ارتباط نگیرند و از هویت هم بی‌اطلاع بمانند. کارگران سایت خودشان اگر بخواهند هم به‌هیچ‌عنوان حق شرط بندی ندارند و در صورت بستن شرط از کار اخراج می‌شوند.

دفتر مرکزی اکثر این سایت‌ها یا در ترکیه است یا ارمنستان. یکی از کسانی که به‌عنوان پشتیبان در یکی از این سایت‌ها مدتی کار می‌کرده، می‌گوید: «در اسکایپ چند گروه داشتیم، یکی گروه ارتباطی پشتیبان‌ها با یکدیگر، یکی گروه امور مالی، یکی گروه ارتباطی مدیران سایت با پشتیبان‌ها و امور مالی. طی کار متوجه شدم، مدیر اصلی سایت فردی ترک به نام «آتش» است و حتما در پیام‌های ارسالی باید با نام «آتش‌بیک» او را صدا می‌کردیم، اگر آتش خالی صدا می‌کردیم، عصبانی می‌شد و حتی ممکن بود اخراج شویم.

در این گروه حتما باید به زبان انگلیسی یا ترکی حرف می‌زدیم. هیچ‌کس چهره دیگری را نمی‌دید، اصلا یکدیگر را نمی‌شناختیم و تأکید می‌کردند که اصلا سراغ شناختن هم نرویم». در این سایت‌ها شرط‌بندی بر سر هر چیزی پیدا می‌شود؛ کازینو، ورزشی، فوتبال واقعی، فوتبال غیرواقعی و در عالم آنلاین و این روز‌ها بر سر زمان به‌پایان‌رسیدن کرونا یا اینکه این ویروس چند نفر را می‌کشد.

«طی کارم با سایت موارد عجیب شرط‌بندی در سایت کم ندیدم؛ برای مثال اینکه «سرسی»، بازیگر سریال بازی تاج و تخت، در کدام سری سریال می‌میرد. رئیس‌جمهور فلان کشور چه کسی می‌شود؟ اسکاتلند در چه سالی از بریتانیا جدا می‌شود؟ یا خنده‌دارترین آن شرط‌بندی بر سر زمان پایان جهان بود. یکی از کاربر‌ها درباره این شرط‌بندی پرسیده بود حالا به فرض شرط ما از آخرالزمان درست دربیاید، چه کسی قرار است در جهان بی‌جهان، پول بردن شرط را بدهد؟».

هرچقدر رقم بالاتر، امکان باخت بیشتر

کاربران اولین کسانی هستند که در این سایت‌ها با چهره و هویت رسمی خود می‌آیند. آن‌ها باید هویت خود را به‌طورکامل در فرم‌های شناسایی سایت ثبت کنند و بعد از اولین شارژ و چک‌کردن هویتشان، اکانت آن‌ها از سوی سایت تأیید می‌شود.
طبق مشاهدات کسانی که در این سایت‌ها مدتی کار می‌کردند، کاربران معمولا در رده سنی ۱۸ تا ۳۰ سال هستند، هرچند میان آن‌ها برخلاف مقرراتی که سایت‌ها روی تارنمای خود قرار داده‌اند، کاربر زیر ۱۸ سال هم هست و کاربران با سن‌های بالاتر نیز زیاد در این سایت‌ها شرط می‌بندند.

«یکی از کاربرانی که من خودم دیدم، ۱۵ سالش بود، هرچقدر اکانت باز می‌کرد، سایت بعد از مدتی اکانتش را می‌بست. حدود صد اکانت در سایت باز کرد و تا قبل از مسدودشدن اکانتش و بازکردن این اکانت‌ها شرط‌هایی می‌بست. یا یک خانمی بود که میان کاربر‌ها معروف بود. در نوبت‌های مختلف نزدیک ۷۰ میلیون تومان به حساب سایت واریز کرده بود و همه آن را باخت. معمولا رقم‌های بالا امکان باختشان خیلی زیاد بود».

 

برای عضویت در سایت، کاربر باید تمامی اطلاعات و مشخصات کارت ملی و کارت حساب بانکی خود را در اختیار سایت قرار دهد و کارت بانکی حتما باید به نام خود کاربر باشد. به‌جز شارژ اولیه، در بیشتر سایت‌ها کاربر برای هر نوبت شرط‌بندی، باید حساب خود را با توجه به مبلغ تعیین‌شده شارژ کند. «هر کاربر برای ورود به سایت ابتدا باید ۲۰ هزار تومان خرید اعتبار می‌کرد و بعد این مبلغ به ۵۰ هزار تومان رسید. شارژ اولیه در سایت‌های مختلف بین ۱۰ هزار تومان تا ۵۰ هزار تومان متغیر است». کاربر اگر ببازد هم نمی‌تواند مبلغ شارژ اولیه خود را برداشت کند؛ چون برداشت‌ها کف دارد و معمولا زیر ۵۰ هزار تومان قابل برداشت نیست.

درباره اینکه چند نفر می‌روند و در این سایت‌ها شرط می‌بندند، نمی‌شود عدد مشخصی داد و گردش مالی مجموع این سایت‌ها در تاریکی محض است. تعداد کاربران بازدیدکننده سایت‌هایی که معروف‌تر و به‌اصطلاح معتبر هستند، روزانه تا هزار نفر هم می‌رسد؛ اما تعداد کاربر‌های فعال و میزان تراکنش آن‌ها در دوره‌های مختلف، متفاوت است. روز‌های جام ملت‌های آسیا در یک سال اخیر اوج «شرط‌بندی کن و ببر» این سایت‌ها بود. ۲۴ساعته صد‌ها کاربر در سایت‌های مختلف شرط می‌بستند و شرط می‌بستند. در همین ماه‌ها طبق گفته چند نفر از کسانی که مدتی در این سایت‌ها کار کرده‌اند، گردش مالی بالای یک میلیارد تومان در سایت‌های معروف‌تر بوده و دوره کسادی این سایت‌ها نیز زمان قطعی اینترنت در سال گذشته بود. البته این سایت‌ها ضرر خودشان را جور دیگری جبران کردند که در ادامه می‌گوییم.

حساب‌های اجاره‌ای ارزان و چند‌روزه

این سایت‌ها عموما ۲۴ساعته آنلاین هستند و کار پشتیبان‌ها، پاسخ‌دادن به سؤالات کاربران است. شیفت کاری بیشتر آنها، هشت تا ۱۲ساعته است و بدون مرخصی؛ اما کار مهم‌تر پشتیبان‌ها، دادن شماره کارت به کاربران برای پرداخت شارژ است. فرض کنید کاربری در سایت ثبت‌نام کرده و مبلغ واریزی خود را مشخص کرده، پشتیبان در عرض سه تا ۱۰ دقیقه باید شماره کارت و مبلغ و جزئیات هویتی کاربر را چک کند و اگر یک دقیقه بیشتر از زمان تعیین‌شده باشد، جریمه خواهد شد. پشتیبان‌ها باید شماره کارت را همان لحظه بدهند.

این شماره کارت‌ها هر چند روز یک بار عوض و شماره کارت جدیدی جایگزین می‌شود. این چرخش شماره کارت‌ها هم چند دلیل دارد؛ یکی اینکه پرداختی‌ها نباید در یک کارت می‌ماند و مدیران بانک سریع وجه را به حساب ذخیره خود منتقل می‌کردند، یکی دیگر اینکه امکان شناسایی کارت را پایین بیاورد و دست آخر هم اینکه ممکن بود این کارت‌ها در پی شکایت یا پیگیری پلیس فتا مسدود شوند و به همین دلیل باید سریع یک کارت دیگر جایگزین می‌شد. به‌جز کاربران، صاحبان حساب‌ها هم کسانی هستند که با هویت رسمی خود وارد سایت شده‌اند.

«به ما می‌گفتند اگر کسی را می‌شناسید که تمایل دارد با حساب بانکی خود در سایت کار کند، معرفی کنید. معلوم بود که به واسطه همین معرفی‌ها، صاحبان کارت‌ها را پیدا می‌کنند. بیشتر حساب‌ها هم از روی اسمشان معلوم بود که با هم فامیل هستند و وارد سایت شده‌اند. سایت به آن‌ها پولی می‌داد و در واقع هویت و حساب بانکی‌شان را اجاره می‌کرد. آن‌ها هیچ اختیاری در برابر حسابشان نداشتند و همه چیز مانند رمز بانکی در اختیار مدیران سایت بود». در ازای اجاره‌دادن حساب به سایت، پول اندکی در حد دو درصد حجم تراکنش به صاحبان حساب داده می‌شود و البته در برخی موارد هم به نام کاربران حساب‌هایی باز می‌شود و مدتی سایت با آن کار می‌کند و بعد هم مسدود می‌شود.

حالا اگر در این میان فردی هم از حسابی که اجاره داده، پول برداشت کند، پول از حساب کسانی که معرف او بوده‌اند کم و معرف هم از کار اخراج می‌شود. البته سایت‌ها کلک‌های دیگری هم می‌زنند؛ «یک بار مدیران سایت گفتند در شیفتی که ما کار می‌کردیم، ۴۰ میلیون تومان دزدی شده؛ یعنی این‌طور که صاحب یکی از حساب‌های اعلامی در سایت رمز دوم کارت را عوض کرده و ۴۰ میلیون تومان برداشت کرده است. ما نفهمیدیم آیا واقعا این اتفاق افتاده یا نه، ولی آن را بی‌احتیاطی ما جلوه دادند و ۴۰ میلیون تومان فرضی گم‌شده را بین ما هشت نفر شیفت کاری تقسیم کرده و از حقوقمان کم کردند.

ما بی‌چهر‌گان و هشت اکانت اسکایپی هم که طبیعتا هیچ شکایتی نمی‌توانستیم بکنیم. از یک جایی به بعد به هر بهانه‌ای جریمه می‌کردند؛ تا جایی که مثلا اگر در گروه ارتباطی منشنت می‌کردند، تا پنج دقیقه جواب نمی‌دادی، ۵۰۰ هزار تومان جریمه می‌شدی. می‌دانستند ما هم به پول احتیاج داریم که حاضر شدیم چنین جایی کار کنیم، به این جریمه‌ها ادامه می‌دادند».

جفت‌شیش پول‌شویی روی صفحه بت

اما این عوض‌کردن حساب‌ها و اجاره‌کردن آن هم کاری نیست که برای سایت‌ها چندان راحت باشد. «یک بار اتفاقی افتاد؛ یک نفر به پشتیبانی پیام داد که باید با من قیمتی را توافق کنید و بدهید تا حساب‌هایتان را لو ندهم. او ادعا می‌کرد با دادستانی در ارتباط است؛ در‌صورتی‌که هر شهروندی اگر شماره کارت‌هایی که سایت‌های شرط‌بندی کار می‌کنند به پلیس فتا بدهد، حساب فرد مسدود می‌شود. مدیر سایت هم با این استدلال که از کجا معلوم این بار پول را بگیرد و باز شکایت نکند، پولی به آن نداد؛ اما در دو هفته هر شماره کارتی که سایت به کاربران می‌داد، مسدود می‌شد.

تا جایی که در آن دو هفته سایت حدود ۴۰ شماره کارت عوض کرد. یادم می‌آید در همین دوره، سایت بیشتر از ۲۰۰ میلیون تومان ضرر کرد. بعد از این قوانینشان را سخت‌گیرانه‌تر کردند. دیگر فقط زمانی حق داشتیم به کاربر شماره کارت بدهیم که شناسه کارت او را دریافت می‌کردیم؛ یعنی به هرکسی نمی‌توانستیم شماره حساب را بدهیم و باید حتما کاربری می‌بود که در یک ماه گذشته عملیات شارژ انجام داده باشد.

بعد گفتند فقط به کسانی شماره کارت دهید که طی ماه اخیر حتما یک میلیون تومان حساب خودشان را شارژ کرده باشند. گرچه با این روند تعداد کاربرانشان افت کرد، اما این‌طوری توانستند یک مدت جلوی بسته‌شدن حساب‌ها را بگیرند». اما جالب است که همین سایت بعد از گذران این دوره یک سایت دیگر هم راه‌اندازی می‌کند.

«سایتی که من مدتی با آن به‌عنوان پشتیبان و بعد امور مالی کار می‌کردم، طرف قرارداد با بت کانس‌تراکت بود و از آنجا پنل شرط بندی خودش را می‌گرفت. در امور مالی می‌توانستیم واریز و برداشتی‌ها را ببینیم. حتی در ماه‌های خوب هم برداشت‌ها بیشتر از واریزی‌هایشان بود. البته این فقط برای ریالی بود و من از از وضعیت تراکنش‌های فوچری خبر ندارم. شاید روی بیت‌کوین و دیجیتال سود می‌کردند. اما مثلا در یک ماه یک میلیارد واریزی و مثلا در همان ماه یک میلیارد و ۵۰ میلیون‌تومان برداشت داشتند.

این میزان سود عجیب بود و به‌نظر می‌رسید تمام سود مالی این سایت‌ها فقط از برداشت‌های ریالی و فقط فعالیت شرط‌بندی نیست. البته در ماه‌هایی هم این سود بیشتر از این‌ها بود و به رقم‌های بالای ۳۰۰ میلیون تومان می‌رسید. بعد بنا بر ادعای خودشان حتما باید به آن کازینوی اصلی هم پورسانتی می‌دادند».

همین سود کم برخی از این سایت‌های شرط‌بندی این احتمال را تقویت کرده که این سایت‌ها فقط پوشش کار اصلی افراد پشت سایت است و کار اصلی آن‌ها پول‌شویی به‌واسطه اطلاعات هویتی افراد است.

ابتکار به‌روز در کلاهبرداری

این سایت‌ها راه‌های مختلفی برای به‌جیب‌زدن پول دارند. یکی از آن‌ها کلاهبرداری سر قوانین شرط‌بندی است. «اوایل که رفته بودم، دیدم متن مقرراتی که در سایت برای کاربران گذاشته بودند، انگار از گوگل‌ترنسلیت ترجمه شده است و اصلا واضح نیست. به همان کسی که در پشتیبانی با او در ارتباط بودم، گفتم و او هم گفت تو متن را ویرایش کن. نشستم ویرایش کردم، ولی آن‌ها هیچ‌وقت از این ویرایش استفاده نکردند و انگار اصرار داشتند این قوانین نامفهوم و گنگ باقی بماند. این‌طوری همیشه امکان هرگونه تفسیری از قانون سایت وجود داشت و مسئولیت اشتباه برعهده خود کاربر بود.

کاربری مثلا بازی را برده بود و باید پول به حسابش واریز می‌شد، اما پرداختی صورت نمی‌گرفت، وقتی هم می‌پرسید چرا پول من را واریز نکردید، می‌گفتند فلان قانون را رعایت نکردی، آن قانون هم آن‌قدر مبهم نوشته شده بود که امکان هرگونه برداشتی از آن بود. مخصوصا کم‌سن و سال‌ها که با دقت نمی‌خوانند، خیلی ممکن بود این اتفاق برایشان بیفتد. اگر هم مقررات را به زعم سایت رعایت نمی‌ِکردند، حسابشان با هرقدر موجودی داخل آن صفر می‌شد و یک قران هم در ازای شرط‌بندی دریافت نمی‌کردند. چون سایت می‌گفت تقلب کردی یا فلان قانون ما را رعایت نکردی.

مثلا اگر روی هر دو نتیجه یک بازی شرط می‌بست یا اینکه هم روی اینکه این بازی حداقل دو گل دارد شرط می‌بست و هم روی سه گل. در این صورت حسابش را صفر می‌کردند. خود کاربر‌ها هم توسط مدیران سایت دسته‌بندی می‌شدند، برخی های‌ریسک و برخی لوریسک هستند. براساس همین دسته‌بندی مبلغ شرط‌بندی آن‌ها را محدود می‌کرد».

یکی دیگر از چیز‌هایی که این سایت‌ها به عنوان تقلب شناسایی کرده و از آن به هر بهانه‌ای برای به جیب‌زنی موجودی حساب کاربران استفاده می‌کنند، «مارتینگل» است. این اصطلاحی است که در بازی رولت رایج است. کسی که شرط‌بندی می‌کند برای پوشش هر ضرر احتمالی به‌شکل تصاعدی شرط می‌بندد. مبلغ شرط خود را مرتب بالا می‌برد تا بالاخره به برد برسد. این‌طوری ضرر اولیه خود را جبران می‌کند. زمانی که این سایت‌ها روز‌های پرسودی را طی می‌کنند درصورت دیدن مارتینگل از سوی کاربران به آن‌ها تذکر می‌دهند، اما در عموم موارد حساب آن‌ها را صفر می‌کنند.

«مثلا دوره‌ای که سایت خیلی وضعش کساد بود، در حالی که کاربر مارتینگل هم نکرده بود، حسابش را صفر می‌کردند و به ما می‌گفتند هر کسی پیام داد که چرا پولش را واریز نکردیم، بگویید شما مارتینگل داشته‌اید. کسی هم اگر می‌گفت من نمی‌دانستم مثلا باید به او می‌گفتیم الان کسی تو گوش شما بزند، می‌توانید بگویید من نمی‌دانستم زدن بد است.

مارتینگل بدیهی است که نقض قانون است. منظور اینکه باید به چنین استدلال‌های واهی رو می‌آوردیم، در صورتی که در قوانین سایت نیامده بود و کاربر واقعا ممکن بود نداند و حتی دانستنش هم اهمیتی نداشت، چون سایت می‌توانست پول هر کاربری را به بهانه اینکه مارتینگل دارد، نپردازد. این یکی از راه‌های کلاهبرداری از کاربران و همین‌طور جبران ضرر‌های مقطعی سایت‌های شرط‌بندی است».

ماجرای اخراج یکی از پشتیبان‌های این سایت‌های شرط‌بندی شاید روایت وضعیت بسیاری از این سایت‌ها باشد و ترفند‌هایی که برای پول بیشتر درآوردن و ماندن در صحنه انجام می‌دهند. «یک ارمنی بود که کار‌های بیت‌کوین و سرور را انجام می‌داد. سایت فیلتر نبود و هر زمانی که فیلتر می‌شد، سریع یک دامنه جدید تعریف می‌کرد. واسطه بین کازینو اصلی (بت‌تراکس) و سایت هم همین بود. این یک تیم جدید ایرانی-ارمنی آورد که به نظر زیر ۱۸ سال بودند. دفتری در ارمنستان راه انداخت و با همین نیرو و البته با دستمزد بسیار ناچیز شروع به کار کرد. این‌طور ریسک‌داشتن نیروی ساکن ایران را برای خودش پایین آورد و هم با پرداخت حقوق کمتر به کار سایت ادامه داد.

 

ایجنت‌های اینستاگرامی

بازار قماربازی مانند هر بازار دیگری یک‌سری دلال دارد؛ دلال‌هایی که اینفلوئنسر هستند، طرفدار و البته «حرف‌گوش‌کن» زیاد دارند یا اینکه مانند برخی اینستاگرامر‌ها با تبلیغ‌هایی فریبنده دل خیلی‌ها را برای «آسان پول‌دار شویم» به دست می‌آورند و وسوسه حداقل یک بار تجربه‌کردنش را به دل طرفداران می‌اندازند. «علی» ابتدای قصه‌مان در آن شهر کوچک را یادتان می‌آید، او مجموعه‌دار، دلال یا به‌اصطلاح ایجنت سایت شرط‌بندی بود. در زبان فارسی هم معادلی برای آن داریم: «جیزگَر».

جیزگر‌ها در فرهنگ قدیمی شرط‌بندی در ایران کسانی بودند که خودشان شرط‌بندی نمی‌کردند، اما با خودشان شرط‌بندی باز پای بساط می‌آوردند و گاهی هم به قماربازان پول قرض می‌دادند و بعد با سود زیادی پول را پس می‌گرفتند. ایجنت‌ها هم همین کار را می‌کنند، با این تفاوت که پولی قرض نمی‌دهند، بلکه از باخت زیرمجموعه‌هایشان سود به جیب می‌زنند. احتمالا در صفحات مجازی تلگرامی یا اینستاگرام در فعالیت برخی اینفلوئنسر‌ها تبلیغ سایت‌های بت را دیده‌اید. آن‌ها اگر فقط مبلغ شرط‌بندی نباشند، ایجنت سایت شرط‌بندی هستند که تبلیغش را می‌کنند.

«بیشترین سود برداشتی را مجموعه‌داران داشتند. آن‌ها از باخت کسانی که به سایت می‌آورند، سود می‌کنند. ایجنت‌ها کسانی هستند که کاربران با کد آن‌ها ثبت‌نام می‌کنند و درواقع دلال شرط‌بندی هستند. هرچقدر کاربر ببازد، سایت ۱۰ تا ۲۰ درصد باخت کاربر را به ایجنتی می‌دهد که آن کاربر را به سایت آورده و آخر هر ماه پولش را برداشت می‌کند. ایجنت‌ها کد اختصاصی دارند و اصلا لازم نیست برای ثبت این کد از هویت اصلی خود استفاده کنند. محدودیت‌هایی که برای ثبت‌نام کاربران وجود دارد، برای ایجنت‌ها بی‌معناست. آن‌ها تبلیغ می‌کنند، کارگزار افراد برای شرط‌بندی می‌شوند و هر چقدر بیشتر ببازند، آن‌ها بیشتر پیروز می‌شوند.

بعد از تمامی این روایت‌ها و قصه‌های شرط‌بندی احتمالا برایتان سؤال شده این‌ها که کلاهبرداری‌شان واضح است، یا سود می‌کنند یا اگر سود نکنند، از اطلاعات هویتی افراد استفاده می‌کنند و رد پول‌شویی را می‌توان در کار آن‌ها حدس زد. آن‌ها چندین روش برای انجام تراکنش‌های بانکی خود دارند. یکی از آن‌ها واریز و پرداخت از طریق کارت به کارت است. «این سایتی که من در آن کار می‌کردم، به جز تراکنش کارت به کارت، بنابر ادعای خودش یک درگاه بانکی هم یک مدتی داشت. می‌گفتند برای خرید این درگاه ۵۰ میلیون تومان پول داده‌اند، اما به‌محض اینکه این درگاه شروع به کار کرد، بعد از سه روز مسدود شد». این سایت‌های شرط‌بندی می‌آیند و یک شرکت را واسطه کار قرار می‌دهند.

شرکت‌ها می‌توانند برای فروش اجناس خود به صورت اینترنتی یک آی-نماد داشته باشند. برخی از آن‌ها درگاه بانکی خود را که در مواردی حتی نماد اعتماد الکترونیک هم دارد، در ازای دریافت پول در اختیار سایت‌های شرط‌بندی قرار می‌دهند. این ترفندزنی سایت‌های شرط‌بندی را چند وقت پیش سرپرست مرکز تشخیص و پیشگیری پلیس فتای ناجا نیز تأیید کرده و گفته بود: «گردانندگان سایت‌های شرط‌بندی و شرط‌بندی به سراغ کسب و کار‌هایی که دارای درگاه بانکی هستند، رفته و خواهان اجاره یا حتی خرید درگاه بانکی آن‌ها هستند تا از طریق درگاه بانکی آن‌ها تراکنش خود را انجام دهند». پارسیگرام و شز پی هم جزء درگاه‌های مجازی هستند که فرد به‌صورت اینترنتی می‌تواند در آن یک حساب باز کند و با آن حساب در سایت‌های شرط‌بندی بازی کند.

شایان عرفانیان، مدرس دانشگاه و کارشناس دیجیتال مارکتینگ و تولید محتوا، پیش‌تر درباره امکان برخورد با سایت‌های شرط‌بندی توضیح داده بود: «اگر شما از یک ای. پی یونیک متصل به درگاه بانکی استفاده کنید و آن را میان ۱۰۰ وب سایت اشتراک دهید، ۱۰۰ وب‌سایت می‌توانند به سیستم بانکی دسترسی داشته باشند.

درصورتی‌که بانک‌ها فقط روی ای. پی حساسیت نداشته باشند و دامین را هم بررسی کنند، چنین اتفاقی نمی‌افتد. چون سایت‌های شرط‌بندی اکثرا از دامین‌های cv , im و سایر دامین‌ها استفاده می‌کنند یا دامین آن‌ها مدام تغییر می‌کند. محدودیت دامین اگر در سیستم بانکی اعمال شود، در کمتر از ۲۴ ساعت می‌توانند تمامی سایت‌های شرط‌بندی را شناسایی کنند. به زبان ساده‌تر، بانک‌ها می‌توانند دامین را درکنار آی. پی شناسایی کنند و در این صورت قادر خواهند بود دامین‌های متخلف را بلاک کنند تا دسترسی اتفاق نیفتد».

درباره شیوه برخورد، میزان و عملکرد نهاد‌های مرتبط شاید بیش از هر نهادی وزارت ارتباطات و بانک مرکزی باید پاسخ‌گو باشند. پیگیری‌های ما از آن‌ها متأسفانه پاسخی نگرفت، اما به‌دنبال انتشار این گزارش، «شرق» آمادگی این را دارد که نظر نهاد‌های مربوطه درباره اینکه چرا کار این سایت‌ها همچنان ادامه دارد و موجود هستند را منعکس کند.

اینفلوئنسر‌های دور میز شرط‌بندی

 

در پایان این گزارش اجازه دهید ما هم کمی تبلیغ و خیلی کوتاه چند نفر از کسانی را معرفی کنیم که از محبوبیت، دیده‌شدن و در گوش مخاطب ورد پول‌دارشدن‌خواندن، پول به جیب می‌زنند.

مثل هر کاسبی که این روز‌ها بیشتر از چیزی به نام تولید، وسوسه خرید و مصرف به جان دنبال‌کننده‌ها می‌اندازد، سایت‌های شرط‌بندی هم برای تبلیغ خودشان اینفلوئنسر‌های اینستاگرامی را انتخاب کرده‌اند؛ کسانی که البته حالا دیگر خودشان گرداننده سایت بت هستند و لازم نیست هویت خودشان را پنهان هم کنند، چون محبوبیتشان خود رمز بردشان است.

سایت سوپربت را فرشاد لطفی یکی از قهرمانان بدن‌سازی به‌همراه دنیا دلدار مدل ایرانی ساکن ترکیه می‌چرخانند. صاحب سایت بیت بت، رضا پرستش است، همان کسی که با شباهت به مسی معروف شد، در کشور‌های مختلف می‌چرخید و با شباهتش به مسی عکس می‌گرفت و حالا سایت شرط‌بندی را اداره می‌کند.

گروه شرط‌بندی بنفیت با چندین زیرمجموعه، هلدینگ مونتیگو (فرشید امیرشقاقی) خواننده رپ است که از باحال‌بودن شرط‌بندی هم می‌خواند و می‌گویند پنل شرط‌بندی هم می‌فروشد. در میان این دسته از خواننده‌ها، سپهر خلسه، جیدال (علی غنی‌نژاد اهری) و عرفان پایدار هم هستند که یا صاحب سایت شرط‌بندی‌اند یا مبلغ آن. به این لیست می‌توانید سایت حضرات با مدیریت پویان مختاری، اینستاگرمر معروف، سایت میلیون بت با تبلیغ صدف طاهریان، ساشا سبحانی و خیلی بچه معروف‌های دیگر را هم اضافه کنید؛ کسانی که با مارکتینگ اینفلوئنسری میز شرط‌بندی را گرم می‌کنند و دور هم می‌خوانند «بگو ده‌تا بیاد، یکی کمه، ۵ تا از اون هفتادی‌ها».

 

توصیه میکنم که حتما مستند زیر را دانلود فرمایید:

+دانلود مستند متولد اورشلیم

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 1

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 2

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 3

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 4

آیا شهریه مدارس به والدین بازگردانده می‌شود؟

در ابتدای مطلب توصیه میکنم که حتما مستند زیر را دانلود فرمایید:

+دانلود مستند متولد اورشلیم

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 1

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 2

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 3

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 4

 

کرونا وقتی آمد فقط یک ویروس ناشناخته بود که موجب بیماری مرگباری می‌شد و علاقه زیادی به جهانگردی داشت و همین علاقه باعث شد رفته رفته تمام جهان را به خود مشغول کند به طوری که این روز‌ها همه مردم در کره زمین به نوعی با کرونا دست و پنجه نرم می‌کنند. این ویروس در بدو ورودش سبک زندگی مردم را دستخوش تغییر کرد، اما حالا با گذشت دو ماه از شیوع آن در کشورمان، آثار غیرمستقیم این ویروس هم بر زندگی روزمره مردم در حال نمایان شدن است.

 

یکی از اولین اقداماتی که از طرف همه دولت‌ها در برابر شیوع این ویروس و پیشگیری از بیمار شدن سرمایه‌های انسانی صورت گرفت تعطیلی مهد‌های کودک، مدارس و دانشگاه‌ها بود که از همان روز‌های اول شیوع ویروس در کشورمان هم اتفاق افتاد و به نظر می‌رسد تا پایان سال تحصیلی هم ادامه داشته باشد. تعطیلی دوماهه مدارس، سوال‌های بسیاری درباره بازپرداخت شهریه و هزینه‌های فوق برنامه اجرا نشده مدارس غیردولتی را برای همه خانواده‌هایی که فرزندشان را در مدارس هیئت امنایی و غیرانتفاعی ثبت نام کرده بودند که احتمالا شما هم یکی از آن‌ها باشید، مطرح کرد. امروز سعی کردیم سرنوشت شهریه‌ای را که والدین برای مهد‌های کودک و مدارس غیر انتفاعی یا حتی سرویس مدارس پرداخت کرده اند، روشن کنیم.

شهریه‌ای که برگردانده نمی‌شود

شاید امسال یکی از خاص‌ترین سال‌های تحصیلی باشد که دانش آموزان و خانواده‌ها تجربه کرده اند. در این سال تحصیلی از ابتدای سال تاکنون، مدارس تعطیلات زیادی را تجربه کرده اند، از آلودگی هوا و سرما بگیر تا همین بحث کرونا که نزدیک به یک سوم زمان باقی مانده تحصیل را تعطیل کرده است.

بسیاری معتقدند امسال، عمده بار تحصیلی دانش‌آموزان بر دوش خانواده‌ها و خود محصلان بوده و از آن جایی که خانواده‌ها فرزندانشان را در مدارس غیر انتفاعی ثبت نام می‌کنند تا خدمات تحصیلی ویژه تری دریافت کنند با این حجم از تعطیلات، خواهان بازگشت بخشی از شهریه پرداختی بودند، اما مدیرکل مدارس غیردولتی وزارت آموزش وپرورش اعلام کرد شهریه ثابت مدارس برگشت داده نمی‌شود. سعید صالح در گفت و گویی با تسنیم اظهار کرد: «قرار نیست شهریه‌ای بازگردانده شود، چون کار آموزش دانش‌آموزان در مدارس غیردولتی تعطیل نشده است و آموزش‌ها از سوی معلمان در فضای مجازی ارائه می‌شود.»

بازگشت شهریه فوق برنامه‌ها

در کنار شهریه ثابت، بسیاری از مدارس در ابتدای سال برای کلاس‌های فوق برنامه که بعد از ساعت آموزشی برگزار می‌شود مبالغی را از والدین دریافت کرده اند که با توجه به تعطیلی مدارس در بیشتر موارد کلاس‌های فوق برنامه هم تعطیل شد. در همین زمینه مجتبی زینی وند؛ رئیس سازمان مدارس غیردولتی درباره شهریه فوق برنامه‌های مدارس غیردولتی به باشگاه خبرنگاران گفته است: «اگر مدارس تا پایان خرداد همچنان تعطیل بمانند آن گاه کمیته‌ای ویژه درخصوص نحوه بازگشت شهریه فوق برنامه‌های غیرآموزشی مثل هزینه اردو‌ها به خانواده‌ها (در صورتی که مدرسه‌ای دریافت کرده باشد) تصمیم گیری می‌کند.»

تکلیف هزینه سرویس مدارس چه می‌شود؟

 

ماجرای سرویس مدارس که در این چند ماه با تعطیلی مدارس تعطیل بوده هم سوال بسیاری از مدارس و خانواده‌هاست. همین ماجرا باعث شد تا آموزش و پرورش اعلام کند، با توجه به تعطیلی‌های اخیر، چگونگی این موضوع در حوزه کارگروه ماده ۱۸که معاون عمرانی استاندار در آن حضور و اختیار دارد، با تفویض اختیار به استان‌ها تعیین تکلیف می‌شود. در کارگروه ماده ۱۸ نیز نماینده اولیا و شهرداری عضو هستند و با توجه به اقتضائات استانی می‌توانند تیپ قرارداد با رانندگان سرویس مدارس را اصلاح کنند و بندی به آن اضافه شود که پرداخت حقوق در اسفند منوط به ارائه خدمات به شکل رایگان در ماه پایانی سال تحصیلی است که براساس سیاست آموزش وپرورش تعیین می‌شود.

نورعلی عباسپور، مدیرکل انجمن اولیا و مربیان وزارت آموزش و پرورش در گفتگو با تسنیم اظهار کرد: «با استناد به قراردادی که برای پیمانکاران سرویس مدارس در سال ۹۳ تنظیم شده، در صورت تعطیلی اضطراری هزینه‌ای به رانندگان تعلق نمی‌گیرد.» البته هنوز درباره چگونگی و زمان بازگشت هزینه سرویس‌ها اطلاع رسانی نشده است.

پای حرف مردم

درحالی که مسئولان می‌گویند شهریه ثابت این مدارس بازگشت داده نخواهد شد، اما با گشتی در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی به راحتی می‌توان درد دل‌های زیادی از والدینی را دید که برای بازگشت شهریه تلاش می‌کنند. بسیاری از آن‌ها معتقدند نباید برای کلاس‌هایی که کیفیت آموزشی لازم را ندارند هزینه‌های هنگفت مدارس غیر انتفاعی را پرداخت کنند و باید بخشی از شهریه‌ای که آن‌ها پرداخت کرده اند، برگردانده شود و در صورتی که مدارس غیر انتفاعی متضرر می‌شوند دولت باید بر اساس شغل‌هایی که از کرونا متضرر شده اند به آن‌ها یارانه پرداخت کند.

این موضوع برای سرویس‌های مدارس هم مطرح است. به طور مثال مادر دانش آموزی در توئیترش نوشت: «چرا خانواده‌ها باید برای کیفیتی که قرار بود در مدارس غیرانتفاعی در زمینه تدریس وجود داشته باشد و اکنون به طور اجتناب ناپذیری در آموزش مجازی آن کیفیت وجود ندارد همان پول را بدهند؟ یا نباید دولت این وسط به فکر حل مسئله و راضی کردن دو طرف باشد؟»

مدارس با هزینه‌هایی که باقی است

بعد از آن چه گفتیم به سراغ موسس یکی از مدارس غیر انتفاعی مشهد رفتیم تا با او درباره بحث شهریه‌هایی که حالا دیگر قرار نیست بخشی از آن به خانواده‌ها برگردد، صحبت کنیم. موسس این مدرسه در همان ابتدا با اشاره به هزینه‌های مدارس گفت: «بسیاری از خانواده‌ها گمان می‌کنند که، چون مدارس تعطیل شده باید به آن‌ها شهریه برگردانده شود در حالی که مدارس هزینه‌های شان همچنان باقی است و باید هزینه‌های اجاره و حقوق کادر آموزشی را پرداخت کنند و سعی کرده اند با برگزاری کلاس‌های آنلاین تدریس را تعطیل نکنند و به دانش آموزان آموزش دهند.»

 

وقتی از او می‌پرسیم با سود حاصل از کم شدن هزینه‌های جاری چه می‌کنید، می‌گوید: «مگر چقدر از هزینه‌های ما کم شده، هزینه آب و برق و گاز مدارس بر اساس تعرفه خاص محاسبه می‌شود که رقم ناچیزی است و در طول این سه ماه به دو میلیون هم نمی‌رسد این در حالی است که مدارس معمولا روز در میان در اختیار معلم‌ها قرار می‌گیرد تا بتوانند با استفاده از اینترنت و محیط مدرسه به تدریس آنلاین بپردازند.»

این موسس مدرسه غیر انتفاعی در پایان از چک‌های برگشتی والدینی که قسط آخرشان را پرداخت نکرده اند هم این گونه گفت: «مدارس هم از کرونا ضربه خورده اند همین چک‌های برگشتی اسفند ماه که معلوم نیست کی نقد شوند هم از معضلات مدارس است، مدارس ما به والدین اطلاع داده اند که نگران نباشند و تا بعد از کرونا لازم نیست چک هایشان را پاس کنند.»

با توجه به آن چه در بالا آمده است به نظر می‌رسد هر کدام از والدین و مسئولان مدارس نکات قابل تاملی دارند و بدیهی است این دو طرف هم مانند بسیاری از مردم و مشاغل از کرونا دچار زیان و آسیب‌هایی شده اند به همین دلیل این ضرورت را ایجاد می‌کند که مسئولان ارشد تصمیم گیر و اجرایی این نکات را هم در تصمیم‌های خود لحاظ کنند.

 

در ابتدای مطلب توصیه میکنم که حتما مستند زیر را دانلود فرمایید:

+دانلود مستند متولد اورشلیم

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 1

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 2

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 3

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 4

 

 

بازیگران برای ایفای نقش‌های مختلف به تغییرات و گریم‌های زیادی تن می‌دهند. در این میان، ولی برخی از آن‌ها برای ایفای هرچه بهتر نقششان از هیچ کاری دریغ نمی‌کنند. نگاهی خواهیم‌داشت به ۱۰ بازیگر مشهور هالیوود که برای نقش‌هایشان بیشترین از خود گذشتگی را کرده‌اند.

۱. کریستین بیل در فیلم The mechanist

بازیگرانی که برای ایفای نقششان ازخودگذشتگی کردند

کریستین بیل به جرئت یکی از فداکارترین بازیگران سینمای هالیوود است و برای نقش‌هایش از هیچ کاری دریغ نمی‌کند. وی برای ایفای نقش در فیلم The mechanist با رژیم هرروز فقط یک فنجان قهوه، یک کنسرو ماهی و یک عدد سیب وزن خود را از ۸۲ به ۵۴ کیلوگرم رساند!

وی همچنین از سیگار برای سرکوب اشتهایش استفاده می‌کرد و می‌خواست وزنش را به ۴۵ کیلوگرم برساند که با مخالفت شدید و جدی پزشکانش موجه شد.


۲. شارلیز ترون در فیلم Monster

بازیگرانی که برای ایفای نقششان ازخودگذشتگی کردند

شارلیز ترون که یکی از زیباترین بازیگران هالیوود به‌حساب می‌آید، پس از خواندن فیلمنامه‌ی این فیلم متوجه می‌شود که شخصیت فیلم از بدنش راضی نیست و به‌همین خاطر تصمیم گرفت ۱۵ کیلوگرم وزن اضافه کند؛ به‌طوری‌که چربی دور شکمش را کاملا بپوشاند. او برای این فیلم ابروهایش را نیز تراشید و چهره‌ای کاملا متفاوت از خود را نشان داد. این بازیگر سینما هرروز پیش از آغاز فیلم‌برداری این فیلم ساعت‌ها گریم می‌شد.


۳. متیو مک کانهی در فیلم Dallas buyers club

بازیگرانی که برای ایفای نقششان ازخودگذشتگی کردند

مک‌کانهی که در این فیلم نقش یک بیمارمبتلا به ایدز را ایفا می‌کند، نزدیک به ۲۵ کیلوگرم از وزنش را کاهش داد. او همچنین برای درک بهتر حس بیماری و تنهایی شخصیت فیلم، خودش را برای مدت زیادی در یک خانه حبس کرد. او پس از پایان دادن به ریاضتش به‌حدی رنگ‌پریده و بیمار بود که باعث نگرانی اطرافیانش شد.

نهایتا متیو مک‌کانهی توانست برای ایفای این نقش جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را از آن خود کند که قطعا شایسته‌ی آن بوده‌است.


۴. هیث لجر در فیلم Dark knight

بازیگرانی که برای ایفای نقششان ازخودگذشتگی کردند

هیث لجر یا همان جوکر سینما برای ایفای نقش جوکر به مدت ۶ هفته خود را در اتاق یک هتل حبس کرد. او در این مدت ضمن تمرین بیان و حرکات جوکر، به یادداشت افکار شیطانی این شخصیت و تکیه کلام‌های مدنظرش می‌پرداخت. عوامل فیلم در هنگام فیلم‌برداری، از شدت فرورفتن لجر در نقش متعجب بودند.

ازخودگذشتگی‌های هیث لجر بازی بی‌نظیر او را رقم زد و باعث شد بسیاری او را بهترین جوکر تاریخ سینما بدانند. همچنین توانست برای بازی در این فیلم جایزه‌ی اسکار را از آن خود کند.


۵. رابرت دنیرو در فیلم Cape fear

بازیگرانی که برای ایفای نقششان ازخودگذشتگی کردند

دنیرو برای بازی در نقش یک قاتل روانی در این فیلم بدنش را با استفاده از رنگ‌های گیاهی، پر از خالکوبی کرد و با پرداخت ۵ هزار دلار به دندانپزشک از او خواست دندان‌هایش را خراب کند. وی پس از پایان فیلم‌برداری ۲۰ هزار دلار هزینه‌ی درست کردن دندان‌هایش کرد.


۶. ناتالی پورتمن در فیلم Black swan

بازیگرانی که برای ایفای نقششان ازخودگذشتگی کردند

ناتالی پورتمن که در این فیلم نقش یک بالرین را ایفا می‌کرد، برای ایفای هرچه بهتر این نقش هرروز بین ۶ تا ۸ ساعت تمرین رقص می‌کرد. طی ماه‌های منتهی به تصویربرداری با رژیم غذایی خیلی سخت بدنش تا حد زیادی ضعیف شده‌بود و در خلال تمرینات یکی از دنده‌هایش جابه‌جا شد.

بازی زیبای پورتمن در این فیلم، جایزه‌ی اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی زن را برایش به ارمغان آورد.


۷. ادرین برودی در فیلم The pianist

بازیگرانی که برای ایفای نقششان ازخودگذشتگی کردند

بازیگر نقش اشپیلمن در فیلم پیانیست، برای این‌که در حس بی‌کسی و آوارگی شخصیت به‌خوبی غرق شود، به مدت ۶ ماه با خانواده و دوستانش به‌طور کامل قطع ارتباط کرد و خانه و اتومبیلش را نیز فروخت. او در این دوره‌ی سخت روزی ۴ ساعت به تمرین پیانو می‌پرداخت. بازی زیبای او در این فیلم هنوز هم زبانزد سینمادوستان است.

ادرین برودی نیز برای بازی در این فیلم جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را از آن خود کرد.


۸. لئوناردو دی‌کاپریو در فیلم The revenant

بازیگرانی که برای ایفای نقششان ازخودگذشتگی کردند

دی‌کاپریو بازی در این نقش را به فتح قله اورست تشبیه کرده‌است. ایناریتو کارگردان این فیلم می‌خواست به‌جای استفاده از جلوه‌های کامپیوتری، فیلم را در مکان‌های واقعی با آن شرایط سخت و نور طبیعی تصویربرداری کند؛ به همین‌خاطر تصویربرداری این فیلم ۹ ماه به طول انجامید. در طول این فیلم‌برداری دی‌کاپریو مجبور به خوردن گوشت خام، ماندن طولانی در برف شدید و همینطور شنا در رودخانه یخ‌زده شد.

بازی زیبای او در این فیلم منجر به تحسین این فیلم از سوی تماشاگران و منتقدین شد. او همچنین برای بازی در این فیلم جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را از آن خود کرد.


۹. تام هنکس در فیلم Cast away

بازیگرانی که برای ایفای نقششان ازخودگذشتگی کردند

هنکس در مدت ۴ ماه قبل از شروع فیلم‌برداری این فیلم ۲۵ کیلوگرم وزن کم کرد. او در این مدت علاوه‌بر اجرای یک رژیم غذایی سخت، برای آشنایی بیشتر با حال و هوای جزیره مدت زیادی را در آب می‌گذراند. وی در این مدت مو‌های سر و صورتش را نیز اصلاح نمی‌کند تا کاملا شبیه یک مرد دورافتاده باشد.

تام هنکس مدتی بعد به دلیل تغذیه نامناسب و کاهش و افزایش ناگهانی وزن بدنش به بیماری دیابت از نوع ۲ مبتلا شد.


۱۰. جانی دپ در فیلم Fear and loathing in lasvegas

بازیگرانی که برای ایفای نقششان ازخودگذشتگی کردند

این فیلم که براساس یکی از کتاب‌های تامسون، نویسنده محبوب جانی دپ، نوشته شده‌است، باعث شد جانی دپ برای برای آماده شدن در این نقش، مدتی را در زیرزمین خانه تامسون زندگی کرد. او در این مدت بیشتر وقتش را صرف سیگار کشیدن می‌کرد. بعد‌ها متوجه شد تمام این مدت یک بشکه‌ی باروت در فاصله‌ی یک و نیم متری‌اش قرار داشته‌است.

 

توصیه میکنم که حتما مستند زیر را دانلود فرمایید:

+دانلود مستند متولد اورشلیم

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 1

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 2

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 3

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 4

تشنج میان ایران و آمریکا منجر به جنگ می‌شود؟

 

در ابتدای مطلب توصیه میکنم که حتما مستند زیر را دانلود فرمایید:

+دانلود مستند متولد اورشلیم

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 1

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 2

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 3

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 4

این روزها تشنج میان ایران و ایالات متحده به اوج خود رسیده و طرفین در حال خط و نشان کشیدن برای یکدیگر می‌باشند. این در حالی است که برخی کارشناسان معتقدند: بالا رفتن سطح تنش‌ها عامدانه نیست و ممکن است یک تصادف ساده، تنش‌ها را به حد خارج از کنترل برساند. در مقابل عده‌ای دیگر از تحلیلگران ورود طرفین به یک جنگ مستقیم و یا واسطه‌ای را مساله‌ای بسیار بدیهی می‌دانند.

 

در پی اظهارات اخیر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر اینکه «به نیروی دریایی ایالات متحده دستور داده‌ام‌ به قایق‌های نظامی ایرانی که قصد مزاحمت برای کشتی‌های ما در دریا دارند، شلیک و آنها را نابود کنند»، مقامات سیاسی و نظامی ایران به آن واکنش نشان دادند و روز گذشته سردار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران گفت‌: «دستور داده‌ام هر شناور آمریکایی که امنیت ما را تهدید کرد هدف قرار گیرد». این اظهارات، گمانه‌زنی‌ها در خصوص بالا گرفتن تنش احتمالی میان ایران و آمریکا را تقویت کرده است.

دیاکو حسینی، مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری ایران ضمن اشاره به تنش‌آفرینی‌های ایالات متحده در منطقه:

* تا وقتی آمریکا، منافع طبیعی ایران را به رسمیت نشناسد و همچنان با تکیه بر قلدری، ریشه ناامنی در این منطقه را تشخیص ندهد، فکر نمی‌کنم راه حل قابل اتکایی برای کاهش تنش‌ها وجود داشته باشد.

*(در خصوص علل تنش ایجاد شده در منطقه): علت این ماجراجویی‌ها را باید از دولت ترامپ پرسید. اما تا جایی که به ما مربوط می‌شود فکر می‌کنم دولت آمریکا متاثر از مشاوره‌های نادرست در تناقض‌های خودساخته‌ای گرفتار شده است.

* (با اشاره به اقدام آمریکا در کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران): «رئیس جمهور آمریکا تصور می‌کرد که با افزایش تهدید ایران و یا دست زدن به ترور سردار سلیمانی می‌تواند بازدارندگی لازم را در برابر ایران ایجاد کند. این سیاست شکست خورده چون به محض اینکه آمریکا احساس کند، بازدارندگی برقرار شده، ایران احساس می‌کند که بازدارندگی خود را از دست داده است و به دلایل امنیتی، چاره‌ای جز احیای آن ندارد».

* افزایش تهدید و فشار بر ایران بازدارندگی را تقویت نمی‌کند و تنها موجب افزایش انگیزه ایران برای بدست آوردن اطمینان نسبت به مهار رفتارهای جسورانه‌تر آمریکا می‌شود.

 

در همین رابطه احمد زیدآبادی؛ فعال سیاسی با اشاره به گمانه‌زنی‌ها در خصوص بالا گرفتن تنش احتمالی میان ایران و آمریکا نوشت:

* هر دو کشور به یک اندازه مدعی‌اند که نوع گشت‌زنی نیروهای آنها در خلیج فارس عادی و طبیعی است، اما طرف مقابل، به شیوه‌ای تحریک‌آمیز و خطرناک و غیرحرفه ای وارد حوزۀ عملیات عادی و قانونی آنها می‌شود و برای‌شان ایجاد مزاحمت می‌کند. از این رو، ترامپ از توصیۀ خود به ناوهای جنگی آمریکا برای هدف قرار دادن نیروهای به زعم او "مزاحم" ایران در خلیج فارس خبر داده و در مقابل، فرماندها سپاه پاسداران نیز تأکید کرده‌اند که هر اقدام آمریکا با پاسخ شدیدترِ ایران روبرو خواهد شد.

* جامعۀ جهانی اما دیگر مانند سابق به این نوع تهدیدهای متقابل، واکنش نشان نمی‌دهد. این بی‌تفاوتی می‌تواند ناشی از دو مسئله باشد. اول اینکه با توجه به خطر شیوع کرونا، کسی خطر بروز جنگ را جدی نمی‌گیرد و دوم اینکه، ایران و آمریکا در سال های اخیر، نشان داده‌اند که هیچکدام خواهان رویارویی نظامی با یکدیگر نیستند و پس از اوجیگری هر تشنجی، بلافاصله در صدد کنترل اوضاع برمی‌آیند.

* به نظرم این بار هم ماجرا به همان شیوۀ قبل پیش خواهد رفت و دو طرف خواهند کوشید تا از اقدامی که طرف مقابل را تا سرحد عصبانیت کامل تحریک کند، اجتناب ورزند.

* با این همه، اقدامات تصادفی و اتفاقی همچنان می‌تواند خطرساز باشد. جنگ‌ها همیشه عامدانه و با برنامه‌ریزی قبلی رخ نمی‌دهند. هنگامی که بین دو یا چند کشور شرایط "صلح مسلح" حاکم باشد، خطای غیرعمدی یک نیروی رده پایین هم می‌تواند به برافروختن شعلۀ آتش جنگ کمک کند. برای پیشگیری از وقوع حوادث اتفاقی، طبعاً نوعی تماس و هماهنگی رسمی یا غیررسمی بین نیروهای نظامی حاضر در خلیج فارس ضروری است، اما طرف ایرانی ظاهراً می‌پندارد که برقراری هرگونه خط تماسی در این باره، می‌تواند قبح برقراری رابطه با آمریکا را بشکند و به سود حامیان عادی‌سازی رابطه با واشنگتن تمام شود.

 

در ابتدای مطلب توصیه میکنم که حتما مستند زیر را دانلود فرمایید:

+دانلود مستند متولد اورشلیم

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 1

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 2

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 3

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 4

 

انتخاب مانتو یکی از مهمترین انتخاب در حوزه خرید لباس برای خانم‌هاست، زیرا تنها آیتمی که خانم‌ها می‌توانند در محیط بیرون از منزل بپوشند، مانتوست. البته در سال‌های اخیر، روپوش‌های خانم‌ها تغییرات زیادی کرده و تنوع زیادی در آن ایجاد شده، از تبدیل شدن به کت گرفته تا تونیکی که همراه با دامن می‌پوشند تا پیراهن بلند گلدار و…، اما درهرصورت ما تمامی آن‌ها را مانتو یا همان روپوش درنظر گرفته و در این مطلب، نکاتی درباره انتخاب مانتو باتوجه به نوع اندامتان ارائه می‌دهیم.

با ما همراه باشید.

مانتوی مناسب برای خانم‌های چاق

انتخاب مانتوی مناسب برای اندام‌های مختلف

خانم‌هایی که درشت اندام هستند، بهتر است از مانتو‌هایی با جنس پارچه نخی، کتان و… استفاده کنند و دور پارچه‌های کشی و استرچ و.. را که به بدنشان می‌چسبد، خط بکشند، زیرا آن‌ها را چاقتر نشان می‌دهد. مانتوی شما باید آزاد باشد، البته نه آنقدر گشاد که شما را چاقتر از آنچه که هستید، نشان دهد. از لحاظ دوخت نیز مانتوی راسته و آزاد بهترین انتخاب برای آن‌هاست و رنگ‌های تیره نیز آن‌ها را لاغرتر نشان می‌دهد.


مانتوی مناسب برای خانم‌های لاغر

انتخاب مانتوی مناسب برای اندام‌های مختلف

خانم‌های لاغر (اگر دوست دارند که درشت‌تر به‌نظر برسند)، بهتر است که مانتو‌های رنگ روشن بپوشند و طرح‌هایی مثل راه‌راه افقی یا مورب را انتخاب کنند. مانتو‌هایی که دامنشان چیندار است یا دوختشان کمی پفی، برای خانم‌های لاغر بهترین انتخاب است. استفاده از حریر و تور در دوردوزی دامن و آستین‌ها نیز باعث چاقتر نشان دادن فرد می‌شود. پارچه‌های طرحدار و مانتو‌های گلدار تابستانی نیز به چاقتر نشان دادن شما کمک می‌کند.


مانتوی مناسب برای خانم‌های قدبلند

انتخاب مانتوی مناسب برای اندام‌های مختلف

اگر قدتان بلند است و دوست ندارید بیشتر از این قدبلند به‌نظر برسید، باید از مانتو و شلوار‌های یک‌رنگ و ست دوری کنید؛ اما اگر مانتو شلوار فرم کارتان یکدست است، بهتر است اگر می‌توانید رنگ روشن‌تری انتخاب کنید یا اگر نمی‌توانید، حداقل کفشی با رنگ کاملا متفاوت از شلوار بپوشید. مانتو‌های تنگ و کوتاه، پا‌های شما را بلندتر نشان می‌دهد، بنابراین بهترین اندازه مانتو برای شما تا روی زانو یا تا مانتو‌های بلند تا روی قوزک پاست.

انتخاب مانتوی مناسب برای اندام‌های مختلف


مانتوی مناسب برای خانم‌های قد کوتاه

انتخاب مانتوی مناسب برای اندام‌های مختلف

قد مانتوی خانم‌های کوتاه قد بهتر است که چندان بلند نباشد، چون آن‌ها را کوتاهتر نشان می‌دهد. بهترین اندازه مانتوی برای کوتاه‌قد‌ها تا روی زانو یا بالاتر است. اگر آستین مانتو لوله‌ای باشد و کمی آن را بالا بزنید، به بلندتر نشان دادن شما کمک می‌کند. از پوشیدن مانتو‌هایی با پف و چین و پلیسه، خصوصا در قسمت پایین‌تنه خودداری کنید و درعوض، مانتو و شلواری بپوشید که یکرنگ هستند یا رنگشان به‌هم نزدیک است.


مانتوی مناسب برای خانم‌هایی با سینه‌های بزرگ

انتخاب مانتوی مناسب برای اندام‌های مختلف

اگر سینه‌های بزرگی دارید و دوست ندارید که جلب توجه کنند، بهتر است مانتویی بپوشید که دامن خاصی داشته باشد و توجه‌ها را به‌سمت پایین‌تنه بکشاند. استفاده از کفش یا کیفی با رنگ متفاوت و خاص یا شالی با رنگ و لعاب و خوشرنگ نیز توجه را ازروی سینه‌هایتان برمی‌دارد. مانتوی شما نباید در قسمت بالاتنه، دکمه، دوخت خاص یا جیب داشته باشد. از پوشیدن مانتو‌هایی با دوخت امپایر، یعنی مانتو‌هایی که از زیر سینه برش خورده و در زیر سینه کمی جمع می‌شوند، خودداری کنید. از گردنبند رومانتویی و بزرگ نیز استفاده نکنید. مانتو یه انگلیسی نپوشید.


مانتوی مناسب برای خانم‌هایی با سینه‌های کوچک

انتخاب مانتوی مناسب برای اندام‌های مختلف

درست برعکس مورد قبلی؛ مانتویی بپوشید که در قسمت بالاتنه، طرح، گلدوزی، جیب یا… داشته باشد. یقه هفت مانتو هم می‌تواند به بزرگتر نشان دادن بالاتنه کمک کند، به‌شرطی که در زیر آن بلوز یا تیشرت رنگ روشن بپوشید. بهتر است که برای برداشتن توجه از پایین تنه، شلوار ساده‌تری انتخاب کنید. مانتو‌هایی که دوخت امپایر دارند نیز برای این نوع افراد مناسب هستند و همینطور یقه انگلیسی، خصوصا ز نوع چهاردکمه. می‌توانید گردنبند رومانتویی بزرگی نیز روی مانتویتان بیندازید.

انتخاب مانتوی مناسب برای اندام‌های مختلف


مانتوی مناسب برای خانم‌هایی با شانه‌های پهن

انتخاب مانتوی مناسب برای اندام‌های مختلف

بهترین انتخاب برای شما مانتوی یقه هفت است که شانه‌ها را جمع‌وجورتر نشان می‌دهد. بهتر است از پوشیدن مانتو‌هایی با یقه گرد یا مربعی خودداری کنید. مانتویتان نباید به‌هیچ عنوان، فیلر (نوعی حجم‌دهنده در قسمت شانه) داشته باشد. مانتویی با بالاتنه بدون طرح و ساده انتخاب کنید و درعوض، مانتوی کمرکش یا دامن پلیسه بپوشید. بهتر است که از آستین‌هایی که در قسمت سرشانه پفی هستند هم استفاده نکنید.


مانتوی مناسب برای خانم‌هایی با شانه‌های کوچک

انتخاب مانتوی مناسب برای اندام‌های مختلف

درست برعکس مورد قبلی؛ از فیلر در شانه‌های مانتو استفاده کنید. مانتو‌هایی با بالاتنه طرحدار، یقه مربعی یا گرد بپوشید. مانتویی انتخاب کنید که در قسمت دامن، ساده و ترجیحا خمره‌ای باشد و شلوارتان را نیز ساده و به‌رنگ تیره انتخاب کنید. آستینی که سرشانه آن پفی باشد، بسیار مناسب شماست.


مانتوی مناسب برای خانم‎‌هایی با شکم بزرگ

انتخاب مانتوی مناسب برای اندام‌های مختلف

مهمترین چیزی که خانم‌هایی با چاقی شکم یا خانم‌های باردار باید از آن دوری کنند، مانتوی کمرکش‌دار یا کمربنددار است، زیرا شکم را بیش از پیش نمایان می‌کند. مانتوی لنگی بهترین انتخاب برای شماست؛ مانتوی جلوبازی که اطرافش مانند لنگ روی هم می‌آیند، البته بهتر است که بند آن را در پهلو ببندید، نه روی شکمتان. یقه گرد باز یا یقه مربعی نیز به کوچکتر نشان دادن شکم شما کمک می‌کند.


مانتوی مناسب برای خانم‌هایی با باسن بزرگ

انتخاب مانتوی مناسب برای اندام‌های مختلف

مانتوی جلوباز برای شما بسیار مناسب است، زیرا در قسمت پشت آزاد می‌ایستد و توجه را ازروی باسن شما برمی‌دارد. اگر اهل پوشیدن مانتوی جلوباز نیستید، مانتوی راسته و گشاد (البته نه خیلی گشاد) انتخاب کنید و شلوار رنگ تیره بپوشید. درضمن مانتوی شما نباید در قسمت پهلو جیب داشته باشد و پشت مانتو نیز باید ساده و ترجیحا رنگ آن تیره‌تر باشد.

 

 

 توصیه میکنم که حتما مستند زیر را دانلود فرمایید:

+دانلود مستند متولد اورشلیم

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 1

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 2

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 3

+ دانلود مستند انقلاب جنسی 4